گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 79
شماره 88 - خرداد 1387








جادوي رسانهها
این دروغزنِ فریبکارِ فریبندة آخرالزمانی نبود، ،« دجال » اگر پارهاي از مشخصات و ملاحظات ذکر شده در روایات اسلامی دربارة
مدرن اعم از سینما و تلویزیون و... را با شکل و شمایل بروز کردة در عصر حاضر به عنوان مصداق دجال برشمرد و « رسانۀ » میشد
انگشت اشاره به سویش دراز کرد. دیگر زمان آن گذشته که کسی بخواهد با سادهدلی از رسانۀ مدرن، که حاصل، محصول و
مقوم و لازمۀ تاریخ غربِ دجال صفت است به عنوان ظرفی فاقد هرگونه مظروف یاد کند و آن را اسبابی براي تفنن و سرگرمی
بشناسد. هرچند سرگرمی به معنی غفلت از عالم ذکر و معنی، از اقتضائات تاریخ چهارصدسالۀ اخیر غربی است. همان که امروزه
به خود گرفته است. بیسبب نیست که « قدرت » بحران و فروپاشی را به تجربه نشسته است. بههر روي، در این دوران، رسانه وجهۀ
را به عصر ما دادهاند. این قدرت و انفجار نیروي نهفته در رسانه فاقد حیثیت رحمانی است و قدرت « عصر انفجار اطلاعات » عنوان
خود را از جایی دیگر وام گرفته است. همنوایی نفس امارة فردي و جمعی با این قدرت و تأثیر گسترة آن تا نفوذ در همۀ زوایاي
خانهها و پستوها نیز از همینجاست. هتاکی، پردهدري و افشاگري بیحد و مرز هم از همینجا نشأت میگیرد ورنه، هرچه منشأ
رحمانی داشته باشد لاجرم ستاریت هم دارد. غلبۀ فرهنگ و تمدن غربی بر مقدورات و مقدرات عموم فرهنگها و تمدنها، لاجرم،
انزواي آن فرهنگها، استحاله و حتی سکولاریزه شدن آنها را در پی داشت. ذات دنیاوي آن تمدن در وقت غلبۀ به دنیاوي شدن و
سکولاریزه نمودن سایر تمدنها انجامید و یکسانسازي فرهنگی، یکسویهنگري، اشتراك در عوالم، همافقی عمومی، امامت و
ولایت تکنیک بر انسان را سبب شد. مشاهدة این وجه از غلبۀ رسانهها و حضور آن در تمامی لایههاي حیات انسان عصر حاضر و
نویسنده و نظریهپرداز امریکایی در کتاب « الوین تافلر » وابستگی همۀ عناصر حیات فردي و جمعی آن باعث بوده تا مردانی امثال
برمیخیزد، « جهانی شدن فرهنگ » از « جهانیسازي اقتصادي » . موج سوم از این عصر به عنوان عصر انقلاب الکترونیک یاد کند
همانکه رسانهها در این عصر عهدهدار آنند و خود را در برابرش مسئول میشناسند. رسانهها در این عصر، شتابی شیطانی و عجله و
سراسیمگی بیحد یافته و به مرز انفجار رسیده است. کثرتی بیحد که در امارگی نفس و تمناي شیطانی به یگانگی و وحدت
میرسد. همگرایی، همسویی و یگانگی حاصله از غلبۀ رسانهها، اتفاق ابلیس و ظهور وحدت بدون ذکر و فکر و آکنده از غفلت را
که در « رسانه » سبب شده است. بیان تشابه میان دجال فریبنده (که خود موجد تکثر و دوري از وحدت رحمانی و ربانی است) و
نیست. قدرت نفوذ « فتنۀ رسانهها » را دارد، از همین جا بود. هیچ فتنهاي در آخرالزمان بزرگتر از « قدرت » خود و با خود تکثر و غلبۀ
و میدان عمل و حضور این جادوي قرن بیست و یکم، آن را به بلاي همهگیر آخرین عصر از حیات انسان در سالهاي قبل از ظهور
مبدل ساخته است. استفادة اولیاي شیطان (صاحبان قدرت و زرسالاران یهودي) از رسانه براي تحکیم پایههاي سلطه و منفعل ساختن
ها است. آنها در تمامی مناسبات سیاسی، نظامی و اجتماعی از رسانهها براي موارد زیر بهره « رسانه » مستضعفان از دیگر شئونات
صفحه 7 از 60
میجویند: 1. اعمال استراتژي بازدارندگی (منفعل ساختن همه اقوام و معارضین) 2. سنجش شرایط قبل از عمل 3. زمینهسازي براي
تحقق استراتژيهاي نظامی 4. جبران روحیۀ شکستخورده و آسیبدیدة ساکنان غرب 5. تحقیر و تمسخر مؤمنان و مستضعفان و
منفعل ساختن آنان در برابر الیگارشی ثروت و قدرت 6. تحریف حقایق تاریخی در این عصر که ترس و هراس از غلبۀ شرق و
تمدن اسلامی (حسب پیشگویی هانتینگتون و اعلام جنگ تمدنها) دامن گسترده، رسانهها براي مغلوب و منفعل ساختن مسلمانان
وارد عمل شده و براي مقاصد زیر دام گستردهاند: 1. ایجاد نفرت از اسلام، مسلمانان و ایرانیان 2. کسب مشروعیت و وجاهت براي
حملۀ گسترده به شرق اسلامی 3. ایجاد رخنه و نفاق بیش از پیش میان فرق مذهبی مسلمان 4. زمینهسازي براي درگیري بزرگ
(جنگ صلیبی دوم) مستندات و نمونههاي آثار سمعی و بصري (فیلمها) غربی، نشان میدهد که از اولین سالهاي اختراع دوربین و
جزء لاینفک محصولات رسانهاي غربی بوده است. « معنی، معنویت و بهویژه اسلام و شرق اسلامی » سینما، معارضه و مقابله با
و « اسلام » را شناسایی و معرفی نمود. معرفی « تمسخر، تحقیر، تحریف و تهدید » چنانکه در تمامی این آثار میتوان مصادیق
علیه غرب و تمدن غربی، متعلق به هراس آخرین غرب از آخرین رویارویی است که حسب « تهدید » نهضتهاي اسلامی به عنوان
پیشبینی و پیشگویی مردانی چون نوسترآداموس از میان خودشان به غلبۀ اسلام و ظهور دولت حق بر کل جهان میانجامد. تاریخ
جدیدي که به نام خدا و ولایت الهی انسان کامل آغاز شده و به تاریخ ولایت نفس امارة غربی و ابلیس خاتمه میبخشد. متأسفانه،
ضعف درك و شناخت صاحبان امضاء و ثروت در رسانههاي کشورهاي اسلامی دربارة شرایط تاریخی ویژهاي که در آن به سر
میبریم از یک سو و ناتوانی آنان از درك و شناسایی جایگاه رسانهها در جهان امروز و بالاخره ناتوانی در به کارگیري این ابزار
به عنوان اسباب سرگرمی و تفنن و بازيهاي سیاسی استفاده شود. از همین روست که آنان بیپروا « رسانهها » موجب شده تا از
محصولات رسانهاي غربی را به راحتی به خورد جمعیت خرد و کلان مسلمان میدهند و از این عمل هیچ باکی ندارند. شاید بتوان
. پرسید: 1. گردانندگان رسانههاي عمومی چه تعریفی از شرایط تاریخی و موقعیتی که ساکنان زمین در آن سیر میکنند دارند؟ 2
آنان چه تعریفی از آنچه که با عنوان رسانه از آن یاد میکنند دارند؟ 3. مبتنی بر کدام مصلحت و حکمت، بر حجم و گسترة
. فعالیتها و تنوع قالبها میافزایند؟ 4. در موقعیت و شرایط تاریخی موجود چه تعریفی از جایگاه و حوزة مسئولیت خود دارند؟ 5
دارند و براي « زمینهسازان » و « زمینهسازي » چه تکلیفی در برابر حجّت حیّ خداوند، امام مبین براي خود قائلند؟ 6. چه تعریفی از
آمادگی در عصر غیبت و سالهاي پرفتنه و بلاي قبل از ظهور چه پیشنهادي دارند؟ 7. آیا محتوا و مضامین موجود و مندرج در
صورت آثار و برنامههاي شبانهروزي رسانهها منطبق با خاستگاه، نیازمندي موقعیت انسان در حال گذار هست؟ 8. چرا اینچنین
گیج، آشفته احوال و پراکنده مینمایند؟ پاسخ به این سؤالها ساده نیست؛ چنانکه مدیریت، بهکارگیري و کنترل رسانهها. بیشک
بر سر دوراهۀ تردید، آهسته رفتن بهتر از دویدن و ایستادن بهتر از گام زدن است. دربارة رسانههاي فعال در کشور خودمان،
علیرغم گذشت سه دهه، نقادي جدي در این باره صورت نگرفته است چنانکه تاب و تحمل پرسش نیز در میان آنها نیست.
صاحبان رسانهها در طرفۀالعینی منتقد بینوا را به چارمیخ اتهام میکشند، قلم را بر فرقش میشکنند تا حدّ خود را بشناسد و پاي از
گلیم دراز نکند. به هر صورت، باید دانست که در شهر کوران و کران بهسر نمیبریم و اگر به هر صورت و به هر دلیل آنچه را که
میکنیم به رویمان نیاورند، در آیندهاي نه چندان دور به رُخمان خواهند کشید. والله اعلم اسماعیل شفیعی سروستانی
تربیت نسل منتظر
در روایات آمده که اگر کسی شراب بنوشد، در هفت نسل پس از او، حداقل یکی از فرزندانش معلول خواهد شد؛ در پزشکی
نوین این امر ثابت شده که حتی گاه تا ده نسل بعد هم امکان جهش سلولی و بروز چنین مشکلاتی هست. این به معناي آن است
که ما براي نسلها هم میتوانیم برنامهریزي کنیم و باید به این وظیفه و تکلیف خود باور بیاوریم. گفت و گو با سرکار خانم همیز
صفحه 8 از 60
استاد و مشاور دانشگاه امیر کبیر اشاره: سرکار خانم طاهره همیز، استاد و مشاور دانشگاه ، فارغ التحصیل رشتۀ فقه و حقوق است.
ایشان که سالهاست در حوزة مسائل تربیتی و خانواده مشغول به مطالعه و پژوهش است، جلساتی به صو رت هفتگی براي بانوان
دارد. این زمینه موجب بود تا با ایشان به گفتوگویی صمیمانه بنشینیم که حاصل آن را تقدیم خوانندگان گرامی موعود میکنیم.
امید که مقبول نظرشان قرار گیرد. لطفاً براي شروع بحث بفرمایید موضوع مهدویت چه گسترهاي را در بر میگیرد و ما باید از چه
نظري به این موضوع نگاه کنیم؟ همانطور که امام زمان(ع) رهبري جهانی است ما نیز باید از منظري جهانی به این موضوع نگاه
کنیم. تربیت اسلامی از دو زاویه به یک انسان نگاه میکند: فردي و اجتماعی. در نگاه اجتماعی اسلام منظور از اجتماع، شهر و
محله و اینها نیست و جامعۀ جهانی مدّ نظر شارع بوده است. ائمه(ع) در تبلیغ اسلام تلاش میکردهاند که از ابزارهاي جهانی استفاده
کنند؛ براي نمونه جلسات روضۀ سیدالشهدا(ع) را میتوان براي اقشار مختلفی برپا نمود، ولی امام محمد باقر(ع) به فرزندشان امام
صادق(ع) وصیت کردند که تا ده سال در منا به عنوان محل وقوف اضطراري همۀ حجاج، براي ایشان مجلس روضۀ سیداشهدا(ع)
برپاکنند. همین امر باعث شد که این موضوع توسعهاي جهانی پیدا کند و مردم نقاط مختلف دنیا که براي حج میآمدند از این
موضوع مطلع میشوند. این تصمیم در حالی عملی شد که بنیعباس تمام راهها را بسته بودند و بسیاري از ابزارهاي تبلیغ در اختیار
اهل بیت(ع) نبود. بر خلاف ما که خود را به زبان ملیت و قومیت خویش محدود میکنیم، شارع در نگاه تربیتی اصلًا چنین
دیدگاهی نداشته است. در تربیت صحیح اسلامی باید هر مسلمان به نحوي تربیت شود که بتواند اسلام خود را در تمام جهان ارائه
کند و براي تمام عرصهها خود را مهیا نموده باشد؛ زیرا امام زمان ما امام تمام زمینها و زبانها و ملیتهاست و به هیچ چیز محدود
نمیشود. تأثیر رویکرد مهدوي در تربیت یک نسل چیست؟ وقتی ما توانستیم فراتر از مرزها فکر کنیم و حضرت مهدي(ع) را منجی
همۀ جهان ببینیم به طور طبیعی منتظر ایشان هم بسته به میزان گنجایش و ظرفیت محدودي که دارد یک منجی میشود که از
مرزهاي زمان و مکان عبور کرده است. مسلماً این شخص هم براي اطرافیان و محیط پیرامونی خویش میتواند مفید باشد و هم
دیگران از وجود او بهرهمند شوند. به استناد آیات قرآن، حضور افراد مؤمن در یک محیط باعث میشود که عذاب از بقیۀ مردم نیز
رفع شود؛ یعنی علاوه بر دیگر فواید متصور از تربیت این چنین نسلی، ما میتوانیم از برکات تکوینی حضور آنان نیز بهرهمند شویم.
تربیت نسل منتظر چه ضرورتی دارد و چگونه میتوان به چنین هدفی دست یافت؟ با دقت در آیات و روایات میتوان به خوبی
دریافت که اساساً ظهور حضرت مهدي(ع) منوط به تربیت و ظهور این نسل است؛ بنابراین هر منتظري باید تمام تلاش خود را در
این راستا به کار برد. وقتی از امام صادق(ع) پرسیدند، حضرت مهدي(ع) کی تشریف میآورند، ایشان پس از اشاره به بخش
پایانی آیۀ 25 سورة فتح فرمودند: زمانی که نسل فاسد از صالح و صالح از فاسد کاملًا جدا شده باشند. در ماجراي یکی از
خوشحالم از اینکه توانستم شمشیرم را از خون صدتن از منافقان و کفار سیراب » : جنگها، مالک به حضرت علی(ع) عرضه داشت
حضرت در پاسخ به او فرمودند: من تا هفت نسل افراد را نگاه میکردم اگر یک مومن در صلب او وجود داشت وي را «. کنم
نمیکشتم؛ از همینرو من نود ونه نفر را کشتم. در سورة فتح خداوند میفرماید که ما دست شما را بستیم تا همۀ آنها را نکشید و
دستان آنان را بستیم تا شما را نکشند. این عفو عمومی به دوعلت بود: یکی مؤمنانی که در صلب کفّار مکه وجود داشت و دیگر
وجود افراد مؤمنی که از ترس یا تقیه، ایمان خویش را کتمان کرده بودند. وقتی ما براي تعجیل در فرج امام زمان(ع) دعا میکنیم
این دعاي ما باید جلوة عملی هم داشته باشد؛ زیرا دعاي بدون عمل بیثمر است و به اجابت نخواهد رسید. امام رضا(ع) فرمودند:
کسی که بیعمل دست به دعا بردارد، خودش را استهزاء و مسخره نموده است. یکی از جلوههاي عملی این موضوع همان زمینه
سازي عملی براي ظهور است. ما باید تمام تلاشمان را بکنیم تا این ودایع الهی و ایمانی ظهور یابند. برنامهریزي ما نیز باید به نحوي
باشد که حتی افرادي را که بناست در آینده به دنیا بیایند در بربگیرد. یک نسل مطهّر نیازمند یک فضاي طاهر است که بتواند در
آن رشد پیدا کند؛ به عبارت دیگر براي آنکه فرزندان و نسلی منتظر و مطهّر از خود به یادگار بگذاریم لازم است پیش از آن،
صفحه 9 از 60
خودبه این باور برسیم که میتوانیم و باید چنین فضاي طاهري را مهیّا سازیم. در روایات آمده که اگر کسی شراب بنوشد، در هفت
نسل پس از او، حداقل یکی از فرزندانش معلول خواهد شد؛ در پزشکی نوین این امر ثابت شده که حتی گاه تا ده نسل بعد هم
امکان جهش سلولی و بروز چنین مشکلاتی هست. این به معناي آن است که ما براي نسلها هم میتوانیم برنامهریزي کنیم و باید به
این وظیفه و تکلیف خود باور بیاوریم. اگر جلوي تخریب نسلها را بگیریم، میتوانیم امیدوار باشیم که در تربیت سیصد و سیزده
یار حضرت و در نتیجه در ظهور ایشان نقش خواهیم داشت. در مقابل، اگر ما کوتاهی کنیم ممکن است ظهور را تا مدت نامعلومی
به تأخیر بیندازیم. همان طور که میدانیم حتی اگر ما کوتاهی کنیم و این امر را به تأخیر بیندازیم خداوند در تحقق آن کوتاهی
نکرده و به تعبیر پیامبر اکرم(ص)حتی اگر تنها یک روز از عمر جهان مانده باشد خداوند حضرتش را ظاهر خواهد ساخت. مهم این
است که ما در واقعۀ شریف ظهور نقش داشته باشیم. خلاصه اینکه براي تعجیل در ظهور و زمینهسازي براي آن باید با استفاده از
آموزشهاي فرهنگی مؤثر افکار افراد را به این سمت سوق دهیم که خودشان خواهان ایجاد وتربیت نسلی مطهّر باشند. ویژگیهاي
یک نسل منتظر و وجوه تمایز آن با بقیه چیست؟ شهید مطهّري در پاسخ به این سؤال، در جایی گفته بود که بسیاري از آدمهاي
خوب، صالحند نه مصلح. صالح شدن یک فرد، اصلًا ساده نیست و زحمت زیادي میطلبد ولی با مصلح فاصله دارد. در قرآن کریم
آمده: الذّین امنوا و عملوا الصّالحات لهم جنّاتٌ؛ و سپس در ادامه میفرماید، بسیاري هرچند ایمان دارند ولی عمل صالح انجام
ربّنا أخرجنا نعمل » : نمیدهند. باز در آیۀ 37 سورة فاطر آمده است، عدهاي که وارد جهنم میشوند به خداوند عرضه میدارند
اموال و اولادتان » : یعنی اینان در دنیا اعمال حسنهاي داشتهاند که صالح نبوده است. در آیۀ 37 سورة سبأ هم آمده است « صالحاً
زیرا اینان براي اینکه خود را توجیه کنند میگویند ما دلمان پاك است و نیازي به انجام عمل ،« نمیتوانند شما را به ما برسانند
مؤمنانی که بهطور مداوم عمل صالح انجام دهند ،« من آمن و عمل صالحاً لندخلنّهم فی الصّالحین » صالح نداریم. به تصریح آیۀ
خداوند آنان را در زمرة صالحان قرار میدهد. حسن فعلی و فاعلی باید با هم جمع شود. شهید مطهّري با تفکیک میان مقام صالح و
مصلح توصیف زیبایی از یاران امام حسین(ع) داشتند که آنان امام مصلح زمان خویش را یاري کردند. به نظر بنده، تا کسی خود،
درجاتی از مصلح را نداشته باشد نمیتواند به مقام یاري مصلح برسد. رسیدن به این مراتب رشد کمالی واقعاً تلاشهاي جدّي
میطلبد. دربارة صد لعن و صد سلام زیارت عاشورا نکتهاي وجود دارد که بیان آن در اینجا خالی از لطف نیست. همانطور که
میدانید، در قرآن کریم صد نام توقیفی خداوند وجود دارد؛ که نمیتوان آنها را کم یا زیاد کرد. آیتالله جوادي آملی با استناد به
همین مطلب در تفسیر آیهاي از سورة نوح که حدّ زن و مرد زنا کار بدون تفاوت قائل شدن در جنسیت، صد ضربه شلاق بیان
«. چون زن و مرد زناکار به صد نام خداوند پشت کردهاند باید به ازاي هر نام یک شلاق به آنها زده شود » : میکند، میفرمایند
استنتاج بنده از این صحبت این بود که صد لعن زیارت عاشورا از این روست که دشمنان امام حسین(ع) به مظهر تامّ صد نام الهی
پشت کردهاند و در مقابل، آنان که ایشان را یاري نمودند و همه چیز خویش را فداي ایشان کردند به صد نام خدا روي نمودند. بر
همین اساس ما اگر بخواهیم نسل منتظر مصلحی که به صدنام خدا روي کند تربیت کنیم چقدر برنامهریزي و تلاش میطلبد. ما
صرفاً به نقل و تعریف اکتفا میکنیم؛ در حالی که اگر بخواهیم عمل کنیم، و چنین نتیجهاي بگیریم خیلی کار میطلبد. لازم است
این نکته را هم متذکر شوم که به تعبیر امام حسین(ع) یاران ایشان بهترین یاران بودند، و هیچ گاه کسی از حیث کمالات و مقامات
به ایشان نخواهد رسید. باز در همین رابطه میتوان به ماجراي حضرت موسی و خضر(ع) اشاره کرد کهَ در قرآن اشاره شده حضرت
عبداً من عبادنا؛ بندهاي از » : موسی راهی بس طولانی را براي یافتن او پیمود. قرآن کریم با سه عبارت خضر نبی را معرفی میکند
علّمناه من لدنّا علماً؛ علم خاصی را از ناحیۀ خود به او داده » ،« آتیناه رحمۀً من عندنا؛ از رحمت خود به او داده بودیم » ،« بندگان ما
به روایات که مراجعه میکنیم میبینیم حضرت خضر، الآن در محضر امام زمان(ع) شرف حضور و خدمت دارد. این .« بودیم
ویژگیهاي یک انسان برتر از دیدگاه قرآن میتواند الگویی براي نسل مطهّر باشد و غایت قابلیتهاي افراد را براي در یافت
صفحه 10 از 60
کمالات و رشد نشان دهد. در صفحه 443 کتاب الغیبه نعمانی نیز روایتی از امام صادق(ع) در توصیف یاران حضرت مهدي(ع)
آمده که قابل توجه است. میفرماید: هنگامی که قائم قیام کند به تمام بلاد روي زمین کسی را روانه میسازد و به او میفرماید
فرمان تو در کف دست توست؛ هروقت مشکلی براي تو پیش آمد که راه حلش را نمیدانستی و نمیدانستی چگونه حکم کنی، به
کف دست خود بنگر و به آنچه در آن نوشته عمل کن. سپس حضرت، سپاهی به سمت قسطنطنیه گسیل میدارد. وقتی سپاهیان به
کنار آب میرسند چیزي روي پاهایشان مینویسند و بر آب راه میروند. رومیان این صحنه را که میبینند میگویند: اینان که یاران
اویند بر آب چنین راه میروند پس خود او چگونه خواهد بود؟! نسلی که قرار است یاریگر امام زمان(ع) باشد چنین قابلیتهایی
دارد. برنامههاي ما در تربیت نسل منتظر باید به نحوي باشد که رشد جسمانی و روحانی او متناسب با نیازهاي عصر ظهور و در
راستاي یاري امام عصر(ع) باشد. آرمانها و تمایلات یک نسل منتظر با بقیه چه تفاوتهایی دارد؟ به طور طبیعی آنکه به درجهاي
از رشد برسد که از صالح بودن بالاتر برود و مصلح شود و بتواند در زمرة یاوران حضرت مهدي(ع) قرار گیرد تنها آرمانش این
است که خود را فداي آرمانها و اهداف امام زمانش بکند. ویژگیهایی که در قرآن براي انبیایی مثل ابراهیم، اسماعیل، یحیی،
عیسی و... آمده، مانند نیکی به والدین، رو کردن بسیار به خداوند، حلم و بردباري بسیار و نیکوکاري به معناي عام آن، میتواند
زمینه ساز آنچه باشد که براي یحیی رخ داد که خداوند در کودکی به او حکم و رشد عنایت کرد. علاوه بر آن، در آیۀ 51 سورة
انبیا میفرماید: ما وقتی به او رشدش را دادیم، میدانستیم که چه میخواهد بکند. ما ناظر رشد شما هستیم و زیر نظر ما میتوانید به
رشد کامل برسید. بخشی از این کمالات اکتسابی است و باید براي به دست آوردن آنها تلاش کرد و بخش دیگر به سبب رضایت
از فرد و با عنایت و لطف الهی به دست میآید. یک نسل منتظر براي به دست آوردن هر دو بخش باید تلاش کند و در مسیري سیر
کند که از هر دو بهرهمند شود. براي تحقق این مقصود باید در مسیر رضاي خدا گام برداریم تا خداوند بقیه اش را به ما مرحمت
کند. برنامهریزي ما در تربیت نسل منتظر براي دست یافتن این اهداف چه سیري باید داشته باشد و نقطۀ شروع کجاست؟ به تصریح
قرآن، پدر و مادر در پرورش چنین نسلی نقش بسیار مهم و مؤثري دارند. ما در اولین گام باید پدر و مادري با این باور داشته باشیم
که این موقعیت را با نشاط و شادابی بپذیرند. حضرت یحیی پسرخاله و مؤیّد حضرت عیسی(ع) بود و تنها پیامبر شهیدي است، که با
اره سر از تنش جدا شد و در قیامت با امام حسین(ع) محشور میشود. الآن سر ایشان در سوریه در همان محلی است که گفته شده
سر مطهّر سیدالشهدا(ع) نیز در آنجا دفن شده است. ماجراي تولد این پیامبر خدا بسیار جالب است. در آیۀ 90 سورة انبیا در این باره
پیش از هرچیز باید پدر و مادر با التماس و تضرع .« زکریا إذ نادي ربّه ربّ لاتذرنی فرداً و أنت خیر الوارثین » : چنین آمده است
شدید از خداوند درخواست کنند که نسلی مطهّر به آنان عنایت کند. نکتۀ مهمی که در اینجا باید متذکر شوم این است که به
تصریح روایات، با دعا میتوان قضا را دفع کرد و تغییر داد. این قاعده حتی شامل مواردي مانند آثار نوشیدن شراب بر نسل، که
پیش از این گفتیم نیز میشود. با دعا چنین عقابهایی را هم میتوان دفع کرد و از همین رو هرگز نباید نا امید بود. بنابر آیۀ قرآن
خداوند به برخی پسر و به برخی دختر عنایت میکند و برخی را نیز عاقر و عقیم قرار میدهد. این خواست خداوند است ولی همین
مشیت را با استناد به ماجراي تولد حضرت زکریا میبینیم که میتوان با استمداد از دعا تغییر داد. نکتۀ بعد اینکه حضرت یحیی مثل
ما نیست که فقط دلش بچه دار شدن را بخواهد و با توکّل به طبّ جدید بگوید، میتوان همه را بچه دار کرد یا حدّاکثر افق دیدش
این باشد که بچهاي داشته باشم که عصاي دستم بشود و یا فلان رتبۀ مادي و دنیوي را به دست بیاورد. حضرت علی(ع) ما را از این
میترسانند که فرزندانی را بیهدف تربیت کنیم و افرادي به جامعه تحویل دهیم که بسان حیوانات همّشان علفشان باشد؛ درس
بخوانند و پولدار شوند، خوب بخورند و بگردند. جالب اینجاست که ما زندگیهاي از این دست را مصداق خوشبختی و الگوي
مطلوب میدانیم. حضرت زکریا میگوید، خدایا فرزندي به من عطا کن که وارث علم یعقوب شود و عالم دینی شود که بتواند
علمش را به دیگران منتقل کند نه اینکه صرفاً یک شهروند خوب و سالم باشد. او چنان دیدگاهی داشت و ما چنین آرزویی!!
صفحه 11 از 60
خداوند متعال در جواب زکریا که گفته بود خدایا من پیر شدهام و موهایم سفید و بدنم سست شده چطور میشود که من بچهدار
شوم؟ میفرماید: این براي من هیّن و آسان است و ما همسر او را که نابارور بود اصلاح کردیم. پس از این خداوند دلیل استجابت
همواره ما را با بیم و امید » ؛« آنان همواره در امر خیر شتاب میکردند » : دعاي زکریا را ناشی از سه ویژگی او و همسرش میداند
امام ششم(ع) فرمودند: ایمان مؤمن کامل نمیشود تا زمانی که اگر بیم و .« آنان همواره براي ما خشوع میورزیدند » ؛« میخواندند
امیدش را در کفۀ ترازو بگذارند، به یک اندازه باشد. لقمان نیز به پسرش گفته بود: پسرم اگر تو به اندازة جنّ و انس عمل (صالح)
به نزد خدا ببري امید نداشته باش که قبول شود و در مقابل هم اگر به همان اندازة گناه داشتی امید عفو بخشایش داشته باش؛
همچنین قرآن خشوع را صفت عالمان میداند، یعنی همسر زکریا یک بانوي عالم و بامنزلت و کفو او بوده است. حضرت یحیی،
فرزند دورة کهنسالی یک پیرمرد و پیرزن بوده ولی با این حال خداوند او را به مقام یاوري پیامبر اولوالعزم زمان خویش نائل کرد و
به طرز فجیعی به شهادت رسید ولی الآن با گذشت حدود « هرودیس پادشاه » هرچند به سبب ممانعت از انجام فعل حرام، به دست
2000 سال همچنان نام و مقبره اش پابرجاست. نقش مادران و زنان در تربیت یک نسل منتظر چیست. آیا نقش آنان را در برخی
عرصهها نمیتوان بیشتر از مردان دانست؟ در سورة قصص، که به ماجراهاي قوم بنیاسراییل و حضرت موسی پرداخته، خداوند
تکوّن شخصیت و رشد او را در کنار سه زن مؤمن فوق العاده (مادر و خواهر ایشان و همسر فرعون) نشان میدهد که میتوانند
الگوي زنان عصر انتظار باشند. مسلماً اگر زنان بخواهند در عصر انتظار فرزندانی مطهّر تربیت کنند باید ویژگیهاي فوق العادهاي
داشته باشند؛ مادر حضرت موسی ظرفیت دریافت وحی داشته است. هر چند این وحی در حدّ انبیا نبوده ولی شاید مصداقی براي این
و یا آنچه در « خداوند بندگانی دارد که در فکرهایشان با آنان نجوا میکند » ، سخن حضرت علی(ع) در نهج البلاغه بوده که
خداوندا مرا از آنان قرار بده که از درون با ایشان نجوا میکنی و آنان » از خداوند متعال درخواست میکنیم که « مناجات شعبانیه »
برخی دیگر از ویژگیهاي ممتاز مادر حضرت موسی از این قرار است: وقتی خداوند به او وحی .« در بیرون براي تو عمل میکنند
میکند که موسی را شیر بدهد؛ یعنی عصارة وجود و مادة جسم آن زن را براي پرورش این پیامبر خدا قبول کرده است. اگر صرفاً
یک احساس مادرانه بود که نیازي به وحی نداشت؛ خداوند در پاسخ به احساس مادرانه و نگرانیهاي او از کشته شدن موسی، به
مادرش دستور میدهد او را به رود خروشان نیل بیفکند. شجاعت و یقین او به خداوند باید در حدّ بسیار بسیار بالایی باشد و توحید
قدرتمندي در قلبش وجود داشته باشد که به عنوان یک مادر چنین دستوري را امتثال کند؛ البته در آیۀ بعد خداوند لطافت ارتباط با
یک زن را بیان کرده و میگوید که ما فرزندش را به او بازخواهیم گرداند؛ خداوند در همین لحظه به مادر موسی نوید نبوت او را
میدهد: ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران قرار خواهیم داد. نوید نبوت مانند مقامهاي دنیایی نیست، بلکه پیام یک
مجموعه مسئولیت و تکلیف است، نه خوشی و راحتی؛ آن هم حضرت موسی که قرار بوده با سه قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادي
فرعون، هامان و قارون مبارزه کند. این زن باید خود بانویی لطیف، عابد، عارف، سیاسی و با درك نظامی باشد که خداوند به او
چنین نوید و جایزهاي میدهد و الّا اگر ظرفیت هرکدام از اینها را نمیداشت، در مقابل این بشارت، بیتردید موضع میگرفت.
تربیت زنان عصر انتظار باید دقیقاً طبق همین الگو باشد وگرنه خانم زاهد و عابدي که تفکر و دید جهانی نداشته باشد هرگز
نخواهد توانست فرزندي جهانی تربیت کند. باز به آیۀ 73 سورة هود و ماجراي حضرت ابراهیم(ع) که نگاه میکنیم، مطالب جالبی
در این باره به چشممان میخورد. حضرت ساره در تصوّر بسیاري از ما، یک زن حسود بوده که به هاجر حسادت ورزیده بود ولی
قرآن او را اهل بیت حضرت ابراهیم(ع) میداند. توجه داریم که در نگاه قرآنی، الزاماً فرزند و همسر یک پیامبر، اهل بیت او به
شمار نمیآید همان طور که به صراحت فرزند نوح از اهل بیت او جدا شده است و به نوح خطاب میشود که فرزندت از اهل بیت
تو نیست. در روایات هم داریم که حسد همانند آتش که هیزم را میسوزاند، دین را بر باد میدهد پس یک شخص حسود
نمیتواند اهل بیت پیامبر اوالعزمی با جایگاه حضرت ابراهیم باشد. وقتی ملائک به ساره نوید بچهدار شدن را میدهند با تعجب
صفحه 12 از 60
میگوید، من و شوهرم که پیر شدهایم! در این آیه خداوند خود را با دو نام حمید و مجید (ستوده شوندة بخشنده) به ساره معرفی
میکند. اگر این زن مظهر این اسم نبود و ظرفیت دریافت آن را نداشت خداوند به او چنین تجلّی نمیکرد. این بانوي با منزلت،
مادر پیامبرانی مانند اسحاق، یعقوب و یوسف میشود، که تمام فرزندان در لحظۀ وفات حضرت یعقوب در پاسخ به سؤال پدر
میگویند: خداي تو و پدرت ابراهیم را میپرستیم، یعنی نوهها و بازماندههاي این زن هم همگی موحّ د و خداپرست بودهاند. در
حدیث آمده که، فرزندانتان را با محبّت حضرت علی(ع) تربیت کنید اگر قبول نکردند و جواب نگرفتید، به شأن مادرش بنگرید.
این روایت به خوبی جایگاه مادران را مشخص میکند. در تربیت نسل مطهّر باید توجه داشته باشیم که مادر و پدر، نقش مشترکی
دارند و باید شاخصههاي متعددي را در نظر بگیرند و فعالیتهاي متنوعی را انجام دهند تا بتوانند به این مهمّ دست یابند. لطفاً
دربارة این نقش مشترك بیشتر توضیح بدهید. در کتاب علل الشرایع، حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده که ایشان مدت سه ماه و
ده روز، عدة طلاق براي بانوان را مدت جدا شدن سرنوشت زن و مرد بیان کردهاند. وقتی تا صد روز پس از طلاق، هنوز
سرنوشتشان به هم گره خورده در شرایطی که با هم زندگی میکنند وضعیت مشخص است. مسائلی مثل لقمه حلال، طهارت در
رفتار و آدابی که براي بچهدار شدن نقل شده همه در این موضوع دخیل هستند. مجموعهاي از این مطالب در کتاب ارزشمند
ریحانۀ بهشتی آمده است. تجدید چاپ مکرّر این کتاب پس از انقلاب گویاي آن است که ما به داشتن نسل مطهّر تمایل پیدا
کردهایم. ما براي مراحل مختلف زندگی در روایات، نکات و مطالبی را میتوانیم پیدا کنیم که در این راستا باید به طور جدّي
مراعات شوند؛ براي نمونه وقتی دربارة آیۀ 63 سورة اسرا، از معصوم(ع) سؤال میکنند ایشان میفرمایند اگر هنگام انعقاد نطفه یک
سري مسائل رعایت نشود شیطان در این ماجرا شریک میشود و نمیگذارد که نسلی مطهّر پا بگیرد. ما اگر قانون حجاب را رعایت
نکنیم حتماً شیطان در نطفهها حضور پیدا میکند و مانع تحقق و تولید نسل مطهّر میشود. البته در آیۀ بعد خداوند متذکّر این مطلب
میشود که اگر بندگان به من توکّل کنند تو هرگز بر آنان مسلط نخواهی شد. امام خمینی(ره) میفرمودند، اگر شما نفستان را
تزکیه نکنید، نفس آن قدر شما را از خداوند دور میکند که حتی فکر تزکیه را هم نکنید. در همین راستا ما باید قوانین زیادي را
براي تبیین و تسهیل تذهیب نفس براي همگان تصویب و اجرا کنیم. باید با آموزش روابط صحیح، همۀ ارگانها دست به دست هم
بدهند تا به چنین رشد و کمالی دست یابیم و این باورها به قلبهاي ما نفوذ کند. الآن بسیاري از مسائل را ما حتی اطلاع رسانی،
نکردهایم و مردم از آن بیاطلاعند. اگر فرد پاك نطفهاي (به معناي عام آن و نه صرفاً فقهی) در مسیر تزکیه قرار بگیرد و صالح
شود امید آن هست که با مدد الهی به مقام مصلح نیز برسد و بتواند در زمرة یاران حضرت مهدي(ع) قرار گیرد. الآن برنامههاي
نهادها و ارگانها را در این راستا چگونه ارزیابی میکنید؟ به برکت قیام حضرت امام و خون شهدا، همۀ سازمانها و ارگانها این
قابلیت را به طور بالقوّه دارند، هرچند از این ظرفیت به طور کامل استفاده نمیکنند و باید براي آنها برنامههایی تدوین کرد که
بتوانند به این اهداف نائل شوند. تفکر سابق بر این بوده که دخترها بیشتر از پسرها آسیب پذیرند و برهمین اساس پسرهایمان را رها
کردهایم. الآن اگر بعضی از خانمها با شرکت در کلاسها، پیگیر این دست مباحث هستند، در میان آقایان متأهّل کمتر این رویکرد
دیده میشود و همه مسئولیت را بر دوش همسران خود میبینند. ادارات و نهادها با برگزاري کلاسها و دورههاي آموزشی براي
کارمندان و کارگران خود که غالب وقتشان را به کار در خارج از خانه میپردازند میتوانند گامهاي مهمّی در این راستا بردارند.
در جریان ازدواج، زن و مرد همانند دو بال هستند که با همکاري و همراهی هم میتوانند پرواز را به بار بیاورند و همدیگر و
فرزندانشان را بالا ببرند. این یکی از مسائلی است که در کنار کوتاهی در سیاستگذاريها درباره اش اهمال ورزیدهایم و نیروهاي
بسیاري از مردان و زنان مؤمنان را به تبع آن هدر دادهایم. شما به آنها که این گفت و گو را مطالعه میکنند چه توصیهاي دارید؟
اول اینکه هرکس باید فکر کند که چطور میتواند در مسیر تربیت نسل مطهّر قرار گیرد زیرا به تعبیر حضرت امام(ره) در هر سري
یک فکر پویا قرار دارد که باید از آن استفاده کرد. مطلب بعد اینکه شاید بعضی از خوانندگان بعد از خواندن این مطلب ناراحت
صفحه 13 از 60
بشوند که چرا تا کنون کوتاهی کردهاند، به استناد آیهاي از سورة نوح به عزیزان این نوید را بدهم که با استغفار، خداوند فرزندان
افراد را مددکار آنان را قرار میدهد؛ یعنی با استغفاري که از صمیم قلب باشد میتوان گذشته را جبران نمود. اگر کسی عزم خود
را جزم کند که براي حضرت مهدي(ع) قدم بردارد و آرمانی در این راستا باشد، با مدد حضرت فرزندانش با او همراه خواهند شد.
البته این را متذکر شوم که به تعبیر امام خمینی وقتی کسی ذکري زبانی میگوید، هم عضوي از اعضایش مشغول به ذکر و عبادت
میشود و هم قلب شاگرد است و زبان معلم؛ با استمرار بر ذکر، قلب بهتر یاد میگیرد و زبان هم با فهم و لذّت آن ذکر را تکرار
میکند. درهاي آسمان وقتی باز شد، تو هم مشمول عنایت و رحمت خدا میشوي و دیگر گناه نمیکنی. در سورة فتح خداوند
میفرماید اگر شما هدایت بپذیرید ما بر هدایت شما میافزاییم و به مرحلۀ بالاتر تقوا ارتقا میدهیم. نکتۀ مهم بعدي اینکه فراموش
نکنیم قرآن تأکید میکند، خداوند سرنوشت اقوام را تا وقتی خودشان اراده نکنند تغییر نخواهد داد، پس اولین گام براي تحقّق
ظهور این است که ما خود طالب این اتفاق بزرگ بشویم. در آیۀ 18 و 19 سورة سبأ، خداوند میفرماید ما در میان قریهها ، قریهاي
منظور ما چهارده » : را گذاشته بودیم که امکان داشت در میان آنها سیر کند. از امام محمد باقر(ع) که دربارة آن پرسیدند فرمود
آنهایی که از خداوند درخواست کردند که میان اهل بیت(ع) و آنان فاصله بیفتد به خود ظلم کردند. در مقابل .« معصوم هستیم
آنان کسانی هستند که به تصریح آیۀ 148 سورة بقره براي تحقّق ظهور شتاب میکنند و به سرعت به انجام کارهاي خیر مبادرت
میورزند. جدولی که به پیوست تقدیم خوانندگان میشود، میتواند مبناي تحلیل خود و اطرافیانشان قرار گیرد تا گام به گام
بتوانیم خود را براي تربیت و پرورش نسل مطهّر و منتظر مهیا کنیم و انشاءالله با زمینه سازي براي ظهور امام عصر(ع) در این رخداد
شیرین نقشی ایفا کرده باشیم. سابقٌ بالخیرات سبقت در امور خیر میگیرند مقتصد میانه رو هستند ظالمٌ لنفسه به خودشان ظلم
میکنند اصناف مردم از دیدگاه قرآن نه تنها نظام هستی را عادلانه و حکیمانه میبینند در هر حالی، خوشی یا ناخوشی، رضایت از
حق دارند نظام هستی را بر مبناي عدل میبینند و در وقت بروز مشکل صبر دارند، ولی اهل شکایت هستند سوءظن به خداوند
تبارك و تعالی دارند و برنامۀ عالم را عالمانه و عادلانه نمیبینند از نظر تفکر به شدّت خود را در عبادات قرار میدهند و هر آنچه
انجام میدهند به نظرشان نمیآید و هیچ اجر و پاداشی را نمیخواهند میل به عبادت دارند اما اگر کار حسنهاي انجام دهند، توقّع
پاداش دارند و اگر نگیرند اصرار میورزند میل به عبادت نداشته حتی گاهی گریزان از آن هستند فقط در وقت احتیاج به آن رو
میآورند و اگر به نتیجه نرسند ناامید میشوند از نظر عاطفی آنقدر صاحب علم وکرامت شدهاند که تالی و تلو مصومین(ع) اند و
فقط در پی جلب رضایت حق گام بر میدارند اگر لغزشی کنند فوراً توبه کنند و در پی جبران آن هستند و به شدت براي حفظ
خود در صراط مستقیم تلاش میکنند و در کارها به خداوند تبارك و تعالی توکل مینمایند از ارتکاب گناه عمدي باکی ندارند و
به راحتی آن را توجیه میکنند و در حفظ تقوي خود را ناتوان میدانند و توقّع گذشت از ارحم الراحمین دارند از نظر رفتار و عمل
تفریحاتشان با خداوند تبارك و تعالی است و در حقیقت" فإذا فرغت فانصب و إلی ربّک فارغب "در دستور کارشان است
درانجام مباح لذتهاي حلال را براي خویش انتخاب میکنند و حقوق دیگران را مدّ نظر داشته، هرگز به دیگران تعدّي نمیکنند
در لذت جویی از رنج دیگران باکی ندارند، بیشترین بخش عمر خویش را در تفریح جنسی و شهوترانی سپري میکنند و اگر در
این امر حرامی رخ دهد ابایی ندارند و در اعمال غضب نیز همین طورند در انتخاب تفریح آنان مورد تمجید حق و اولیاي حق
هستند و الگو براي بشریت در همۀ اعصار و نسلها میباشند تا حدود زیادي خودشان مایل به حفظ حدود الهی هستند، باید آنان را
به رشد و کمال دعوت کرد اصلاح رفتار آنان از طریق دعوت به حق، به روش حکیمانه و موعظۀ حسنه امکان پذیر است. از اینکه
وقت خود را در اختیار ما قرار دادید سپاسگزاریم
دست توسل به یاس
صفحه 14 از 60
آیتالله میرزا محمدرضا فقیه کرمانی، از بزرگان شیعه, زمانی از مرحوم سید یحیی واعظ یزدي براي تبلیغ و مبارزه با منحرفان
کرمان دعوت کرد و سید یحیی، مردم را به انحراف آنان متوجه ساخت. منحرفان تصمیم به قتل سید یحیی گرفتند و ایشان را به
باغی در خارج از شهر بردند. سید در باغ احساس خطر کرد و دید کسی هم از وضع او باخبر نیست. اشاره: سیزدهم جماديالاول به
روایتی و سوم جماديالثانی به نقل مشهور، سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) است. بانویی که سرور زنان، از اولین تا آخرین
و ملقّب به امّابیهاست و مردمان از دسترسی به شناخت کمال حضرتش محروماند. امام مهدي(ع) نیز در سخنی، شخصیت آن بانوي
معظم را الگوي خویش معرفی فرمودهاند. مناسب دیدیم به این مناسبت، گوشههایی از آثار و فضایل آن بانوي بزرگ اسلام را به
خوانندگان گرامی موعود تقدیم کنیم؛ امید آنکه مقبول طبع شریف امام عصر(ع) قرار گیرد. زیارت حضرت فاطمه (س) زیارت
حضرت فاطمه زهرا(س), در روز سوم جماديالثانی, سالروز شهادت آن حضرت مطلوب و مناسب است. مرحوم سیدبن طاووس،
سلام بر تو اي برترین بانوي جهان, سلام بر تو اي مادر حجتهاي الهی بر مردم، سلام بر تو » : این زیارت را براي ایشان آورده است
اي ستمدیدهاي که از حق او جلوگیري کردند. خدایا بر بندهات و دختر پیامبرت و همسر وصی پیامبرت درود فرست؛ درودي که
1 صلوات بر فاطمه(س) یکی از یاران امام .« منزلت و مقامی به او دهد, برتر از منزلت بندگان گرامیات از اهل آسمانها و زمین
حسن عسکري(ع) میگوید: از آن حضرت خواستم چگونگی صلوات بر پیامبر و اوصیاي آن بزرگوار را به من بیاموزد. حضرت در
خدایا! بر صدیقه طاهره, فاطمه, آن بانوي پاکیزه, محبوب پیامبرت و مادر دوستان و » : بخش صلوات بر فاطمه(س) فرمود
برگزیدگانت درود فرست بانویی که او را برگزیدي و بر زنان جهان برتري دادي. خدایا! انتقام او را از کسانی که به او ستم کردند
و احترامش را سبک شمردند بگیر و خونخواه فرزندانش باش. خدایا! چنان که او را بدین مقام رساندي که مادر امامان راهنما و
همسر پرچمدار محشر، گرامی در عالم بالا قرار دادي, بر او و بر مادرش (خدیجه) درود فرست؛ درودي که بدان، آبروي محمد(ع)
2 بستر بیماري هنگامی « را گرامی بداري, و دیده فرزندانش را روشن گردانی. خدایا! در این ساعت, بهترین سلام مرا به آنان برسان
که حضرت فاطمه(س) به بستر بیماري افتاده بود, زنان مهاجر و انصار براي عیادت ایشان جمع شدند و به حضرت گفتند: اي دختر
به خدا سوگند صبح کردم, در » : رسول خدا! حالتان چگونه است؟ حضرت زهرا(س) پس از ستایش خدا و درود بر رسولش, فرمود
سپس فضایل حضرت علی(ع) را بازگو کرد. زنان مهاجر .« حالیکه از دنیاي شما بیزارم و بغض مردان شما در دلم جاي گرفته است
و انصار گفتههاي حضرت زهرا(س) را به مردان خود منتقل کردند. گروهی از آنان براي عذر خواهی نزد حضرت آمدند, ولی
از من دور شوید که بعد از عذر خواهی غیر صادقانه شما, دیگر عذري باقی نمانده است و پس از این » : فاطمه(س) به آنان فرمود
4 سوگواري بر حضرت زهرا(س) عارفان و عالمان اخلاق, به سوگواري حضرت .«. تقصیر و گناه شما, امري کارساز نیست
صحیح این است که » : زهرا(س) بسیار اهمیت میدهند. میرزا جواد ملکی تبریزي, استاد اخلاق امام خمینی(ره)، دراینباره مینویسد
سوم جماديالثانی, روز شهادت سرور بانوان جهان است. پس لازم است شیعیان وفادار, این روز را از روزهاي اندوه و مصیبت قرار
دهند. این روز براي بستگان آن حضرت دومین مصیبت بعد از رحلت رسول اکرم(ص) بود. امیرالمؤمنین بعد از وفات رسول
خدا(ص), هیچ روزي را مصیبتبارتر و ناگوارتر از این روز ندید. از دست دادن حضرت زهرا(س) براي امیرالمؤمنین به اندازهاي
جان من در میان آه زندانی است. کاش » : سخت بود که بر او گریه میکرد و از جدایی آن حضرت شکایت مینمود و میفرمود
6.« جانم با آه و اندوهها خارج میگردید. بعد از تو خیري در زندگی نیست و گریهام از ترس این است که زندگیام طولانی شود
سوز امین ولایت یکی از ویژگیهاي علامه امینی(ره)، نویسنده کتاب ارزشمند الغدیر, محبت و ارادت کامل او به محمد و آل
محمد(ص) بود. گریهها و نالههاي علامه در رثاي اهل بیت(ع), همگان را دگرگون میکرد. این حالت هنگامی بیشتر اوج
میگرفت که از مصیبت فاطمه زهرا(ع) یاد میشد. آزادي از اسارت آیتالله میرزا محمدرضا فقیه کرمانی، از بزرگان شیعه, زمانی
از مرحوم سید یحیی واعظ یزدي براي تبلیغ و مبارزه با منحرفان کرمان دعوت کرد و سید یحیی، مردم را به انحراف آنان متوجه
صفحه 15 از 60
ساخت. منحرفان تصمیم به قتل سید یحیی گرفتند و ایشان را به باغی در خارج از شهر بردند. سید در باغ احساس خطر کرد و دید
کسی هم از وضع او باخبر نیست. توسلی به حضرت زهرا(س) کرد و نماز استغاثه آن حضرت را خواند. ناگهان صداي تکبیر و
فریاد مسلمانها بلند شد. باغ را محاصره و سید را آزاد کردند و با احترام به همراه میرزا محمد کرمانی به شهر آوردند. بعد از
جریان معلوم شد که حضرت فاطمه(س) در خواب مرحوم کرمانی آمده و براي فرزندش تقاضاي کمک کرده است. 3 گشودن قفل
یکی از بزرگان میگوید: در اوقات تحصیل در نجف اشرف, روزي در ماه مبارك رمضان افطاري تهیه دیدم و در حجره را قفل
کردم و رفتم که پس از نماز مغرب و عشا باز گردم. نماز را خواندم و به مدرسه بازگشتم. خواستم در حجره را باز کنم, دیدم کلید
در جبیم نیست. هر چه جست و جو کردم کلید را نیافتم. به واسطه شدت گرسنگی و نیافتن کلید, سخت ناراحت بودم. از مدرسه
بیرون آمدم و متحیرانه در مسیر خود تا حرم قدم میزدم. ناگاه مرحوم سید مرتضی کشمیري را دیدم. علت ناراحتیام را پرسید,
مطلب را گفتم. با من به مدرسه آمد و فرمود: میگویند نام مادر موسی را اگر کسی بداند و به قفل بسته بخواند, آن قفل باز
میشود, آیا جده ما, فاطمه(س) کمتر از اوست؟ پس دست در قفل نهاد و فرمود: یا فاطمهالزهرا(س), ناگهان دیدم قفل باز شد. 5
اقامۀ عزاي حضرت زهرا(س) مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزي از اساتید بزرگ اخلاق مینویسد: حضرت زهرا(س), محبوب و
فاطمه پاره » : یگانه پدرش رسول اکرم(س) بود و پیامبر طوري با او رفتار میکرد که با هیچ کس چنین رفتاري را نداشت و میفرمود
شیعیان در اظهار حزن و اندوه و اقامه مجالس سوگواري در روز وفات آن حضرت و ذکر مصیبتهاي او، باید .« تن من است
از دست دادن فاطمه بعد از پیامبر خدا(ص)، دلیل بر این است » : امیرالمومنین را سرمشق خود قرار دهند. امیرالمؤمنین(ع) میفرمود
که هیچ دوستی جاویدان نمیماند و بعد از فقدان آنان, زندگی چگونه گوارا خواهد بود. قسم یاد میکنم که این چیزي است که
این مطلب سادهاي نیست که کسی مانند امام علی(ع) .« اصلًا امکان ندارد. انسان میخواهد دوستش نمیرد, ولی این محال است
چنین سخنانی بگوید. عقل از درك این کلمات ناتوان است و این عبارات, عظمت مقام زهرا(س) و فضل او را نزد خدا میرساند.
اگر فضیلت فاطمه در بالاترین درجهاي نبود که جزع نمودن براي او کار نیکویی بود, به هیچ وجه این جزع فراوان از امیرالمؤمنین
(ع) دیده نمیشد 7 ماهنامه موعود شماره 88 پینوشتها: 1. سید بن طاووس الاقبال بالاعمال تحقیق جواد قیومی اصفهانی, قم, دفتر
2. ناصر مکارم شیرازي, مفاتیح نوین, . تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم, 1377 , ج 2, ج 3, ص 161 بحارالانوار, ج 100 , ص 199
3. شهید دستغیب, داستانهاي شگفت قم, . ترجمه رسولی محلاتی, قم, مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع). 1384 , ج 1, ص 541
5. سید نعمتالله حسینی, مردان علم در میدان علم, قم, دفتر .292 – 4. همان, صص 286 . انتشارات اسلامی, 1362 , ص 186
6. میرزا جواد ملکی تبریزي, المراقبات, ترجمه ابراهیم محدث بندر ریگی, قم, . انتشارات اسلامی, 1375 , ج 6, ج 1, ص 396
. 7. نکته همان, صص 88 89 . انتشارات اخلاق, 1379 , ج 4, ص 87
رویکرد استراتژیک به اخبار آخرالزمان
سؤال اساسی این است که این همه اخبار براي چیست؟ ترسیم دوران پیش از ظهور از جنبههاي مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادي
و ... موقعیت جبهۀ حق و باطل در هنگام ظهور و مختصات پس از ظهور با این بسط و گسترش به چه منظور است؟ اگر فقط براي
کما ملئت ظلما و » « یملأ الأرض قسطاً و عدلًا » و مانند اینها بود با جملاتی کوتاه اما مکرر مثل « باوراندن قطعیت آن » یا « دادن امید »
و زمینهسازان « ممهّدون » نیز به دست آمده و ... 1. استراتژي براي ظهور در روایات اسلامی مربوط به آخرالزمان از جمله از « جورا
سخن رفته است. پیامبر اعظم(ص) فرمود: از مشرق زمین مردمی قیام میکنند و زمینهسازي براي حکومت امام مهدي(ع) خواهند
نمود. 1 تهیۀ مقدمات براي سیطرة حاکمیت و ظهور حضرت صاحب(ع)، لاجرم داراي برنامه و استراتژي خواهد بود که از قضا
حکمت روایات بسیاري پیرامون آخرالزمان حوادث قبل ظهور را روشن مینماید. 1 1. جهت صدور اخبار آخرالزمان قریب به
صفحه 16 از 60
ششهزار روایت پیرامون مهدویت و آخرالزمان از زبان معصومین(ع) در موسوعهها جمعآوري شده است. 2 با تورّقی ساده، سهم
بزرگی از این مجموعه را دربارة مشخصات و مختصات آخرالزمان، ظهور و پس از ظهور مییابیم. سؤال اساسی این است که این
همه اخبار براي چیست؟ ترسیم دوران پیش از ظهور از جنبههاي مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادي و ... موقعیت جبهۀ حق و باطل
باوراندن قطعیت » یا « دادن امید » در هنگام ظهور و مختصات پس از ظهور با این بسط و گسترش به چه منظور است؟ اگر فقط براي
نیز به دست آمده است و « کما ملئت ظلما و جورا » « یملأ الأرض قسطاً و عدلًا » و مانند اینها بود با جملاتی کوتاه اما مکرر مثل « آن
این همه بازکاوي در زوایاي زندگی بشر را نمیخواست. به علاوه چه بسا این همه تنوع در عبارات و حوادث متفاوت و ... مخل به
را خود معصومین(ع) در « توقیت » آن جلوه نماید! سؤال وقتی جديتر میشود که میبینیم نحوي دیگر از استفاده از روایات به نام
وقتگذاران دروغ » ضمن همین روایات به طور حتمی و قطعی محکم سد کردهاند. دستهاي از روایات با مضمون مشترك
را « وقت ظهور » در این مجموعۀ بزرگ روایی قرار گرفته است. اگر از این پیشگوئیها و اخبار و اوصاف نمیتوان « میگویند
بدست آورد و صرفاً هم براي امید و قطعیت صادر نشدهاند به خصوص که به ادلۀ متفاوت، معتقدیم که از ناحیه معصوم(ع) فعل
لغو سرنمی زند این سؤال بیشتر آشکار میشود که، جهت صدور این روایات چیست؟ در یک تقسیمبندي اولی این بخش از
روایات مهدویت (یعنی اخبار آخرالزمان) را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: اخبار نشانهگذار و اخبار استراتژیک. الف اخبار
نشانهگذار: اخبار نشانهگذار که اغلب سیاق پیشگویی دارند روایاتی هستند که براي نشانهگذاري مسیر حق و باطل صادر شده
است. این مطلب از گذشته سابقه داشته است، مثلًا وقتی عمار در ساخت مسجد نبوي جدّ و جهد میورزید و برخی راحتطلبان بر
عمار را قوم طاغی » : او سنگ بیشتر بار میکردند. در جواب کسی که گفت: اینگونه عمار را میکشید! پیامبر(ص) فرمود
و از آن پس عمار پرچم شد و نشانه. هر جا عمار شمشیر میزد مقابل او طاغی قلمداد میشد یا وقتی پیامبر(ص) عایشه ؛«! میکشند
را از سگهاي حوأب بیم داد، سگها نشانهاي شدند براي جریان باطلی که عایشه در آن بود. در اخبار آخرالزمان نیز این اخبار
نشانهگذار را میشود یافت. از باب نمونه برخی از اخبار که نشانههاي حتمی ظهور را میشمارد داراي این کاربرياند. براي مثال
ادعاي مهدویت قبل از صیحۀ آسمانی محکوم به کذب است چون موعود واقعی نشانهگذاري شده است. ب اخبار استرتژیک:
بخش قابل توجهی از این اخبار کاربري بالاتري دارند و آن استراتژيسازي است. استراتژي به این معنا که همۀ امکانات، داراییها و
استعدادها در مسیري خاص براي هدفی خاص مدیریت شود. منظور از استراتژي در اینجا این است که با توجه به هدفی خاص که از
سوي خبر غیبی به دست آمده امکانات را بسیج نماییم چنانکه یوسف صدیق چنین کرد. رؤیاي شاه وقتی نزد او صادق جلوه
میکند و میفهمد هفت سال پس از این، قحطی در پیش است از این خبر استراتژي میسازد و از شاه میخواهد او را خزانهدار کند
و هفت سال بکارند و سیلو کنند. 3 این مطلب در خُرد و کلان مطرح است؛ براي نمونه به حسب روایات پس از ظهور، امام
عصر(عج) گنبد و مناره مساجد را ویران کرده، مساجد را مثل زمان نبوي بنا مینماید. 4 به فرض صحت صدور و دلالت این
روایات، انسان خیّري را فرض کنید که میخواهد براي مسلمین وقف نموده و علیالقاعده آرزویش این است که تا ظهور امام
عصر(عج) بلکه تا قیامت مسجد او برپا باشد و یاران حضرت در آن نماز بگذارند. آیا اگر این خبر را شنید، هزینۀ خود را خرج
چیزي میکند که به دست امام عصر(عج) ویران شود؟ آیا این خبر از زخارف مساجد و معماري اضافی آنها نکاسته و بر طرحی
براي اداره و رونق آن نمیافزاید؟! این نمونهاي از کاربري استراتژیک از اخبار آینده است. 1 2. سیرة استراتژيسازي از اخبار غیبی
قرآن در ضمن بیان سیرة انبیا، از این واقعیت نیز پرده برمیدارد. غیر از آنچه دربارة حضرت یوسف گذشت از کشتیسازي نوح در
بیابان بیآب که مبتنی بر خبر غیبی بود و هم از اعمال چندگانۀ خضر نبی در سورة کهف و ... میتوان مثال آورد که چگونه داشتن
معلومی از غیب منجر به برنامهریزياي خاص براي آتی شده است. با مثال آوردن از خضر ممکن است این خلط صورت گیرد که
خضر یک استثنا بوده و حتی سایر اولیا مکلف نبودهاند بر اساس علم غیب خود عمل نمایند و مثلًا قصاص قبل از جرم کنند! اما بین
صفحه 17 از 60
این مطلب و برنامهریزي و اخذ تصمیم و استراتژيسازي مبتنی بر اخبار غیبی از آینده فرق جدّي وجود دارد. علم غیب نسبت به
آینده تکلیف انسان به ظاهر در اکنون را تغییر نمیدهد، لذا مثلًا سیدالشهدا(ع) علیرغم علم سابق بر بیعتشکنی کوفیان به حسب
ظاهر حجت برایش تمام است و باید به آن بیعت ظاهري توجه نماید و به سمت کوفه برود. اما این منافاتی ندارد که براي آیندهاي
که در راه است، با توجه به آن علم غیبی برنامهاي بریزد. از اینرو صلح امام مجتبی(ع) در روایت، به عمل خضر در شکستن کشتی
آن خانوادة فقیر تشبیه شده است، در حالی که میدانیم امام حسن(ع) مثل خضر مأمور به عمل به باطل نبوده است، لکن وظیفۀ او
چیز دیگر. لذا به حسب ظاهر حجت کافی براي صلح وجود « باطن » و « فردا » یک چیز است و وظیفه او در قبال « ظاهر » و « حال » در
دارد و میپذیرد. در حالی که با چشم دیگر فردا را میبیند و این صلح را مقدمۀ قیام حسینی قرار میدهد. یکی از مثالهاي عالی
براي زمینهسازي و استراتژي داشتن براي پدیدهاي در آینده، تمهیدات الهی و استراتژي ابراهیم جهت بعثت خاتمالانبیا در مکه است.
ابراهیم(ع) پدر ادیان توحیدي است. بنا به وعدة الهی قرار است نبوت و امامت در نسل و ذریه او باشد. از او دو فرزند (اسحاق و
اسماعیل) پدید میآید اما نبوت در شاخه اسحاقی دنبال میشود. یعقوب (اسرائیل) فرزند اسحاق و سپس پیامبران بنی اسرائیل:
یوسف، داود، سلیمان، موسی، عیسی(ع). 5 ابراهیم در یک برنامۀ عجیب، هاجر و اسماعیل را به سرزمین مکه که بیآب و علف
است میآورد. آنجا کعبه را بنا میکند، در حالی که قبل و بعد از این عمل تا قرون بعدي همچنان بیتالمقدس قبله است. آنجا
«! آخرالزمان » در « لسان صدق » : از خدا میخواهد. این دعاي پر رمز و رازي است « لسان صدقٍ فی الآخرین » دست به دعا بلند و
خداوند که وعدة استخلاف بندگان صالح را توسط بنی اسرائیل دنبال میکرد و آنها را فضیلتها بخشیده بود به علت نافرمانیها و
عهدشکنی، عهد خویش را از آنها برمیدارد. آخرین پیامبر خدا در این قوم عیسی(ع) احساس کفر در آنها مینماید و خداوند از
جمله به او وعده میدهد که کافران از بنیاسرائیل تا قیامت زبون و زیر دست قرار گیرند. 6 اگر فرداي تاریخ را نمیدیدیم کار
خلیلالرحمان در چند قرن قبل عبث و لغو جلوه میکرد، اما اینجا آن استراتژي عمارت کعبه و قرار دادن نسل اسماعیل در آنجا
کارکرد خود را نشان میدهد. نبوت از شاخۀ اسحاقیاش به شاخۀ اسماعیلی منتقل میشود. پس از مدتی طولانی، آخرین پیامبر
الهی از نسل او در مکه ظهور میکند که لسان صدق توحید ابراهیمی در آخرین و هویت مستقل دین الهی را برپا کرده، کعبهاي که
بناي ابراهیم است را قبله قرار میدهد. این نمونهاي از برنامهریزي اخذ استراتژي با توجه به علم سابق الهی و سروش غیبی او براي
آینده است. جالب اینکه غیر از خلیل خدا و اوصیائش برخی دشمنان نیز با اطلاع از اخبار غیبی در انتظار این بعثت به آنجا کوچ
پیامبر را میشناسند همانگونه که » : کرده و حوادث بعثت آن نبی را رصد میکنند، بهطوري که قرآن در چند جا میفرماید
7. چنین چیزي را در سیره ائمه معصومین(ع) براي تمهید مقدمات و اخذ استراتژي براي ظهور خاتمالاوصیا مییابیم. « بچههاشان را
یک نمونه از آن زمینهسازي، تأسیس شهر قم است. شهر قم که هنگام فتوحات خلفا ویران شده بود در سال 94 هجري به دست
اعراب قبیله اشعري که مجبور شده بودند به علت عقاید شیعی خود کوفه را ترك کنند بازسازي شد. بنابراین شعبهاي از جامعه
شیعی اولیه کوفه و قدیمیترین پایگاه شیعه در ایران شد که مدت زمانی طولانی به عنوان یک کوچنشین عربی ماهیت خود را
حفظ کرد. با دقت در روایات و دستورات اهلبیت(ع) میبینیم تأسیس اینچنینی قم یک استراتژي براي حفظ تشیع و زمینهسازي
براي ظهور حضرت حجّت(ع) است. این کوچ به دستور امامان بوده و عالمانی بزرگ مثل زکریا بن آدم بدانجا گمارده شده،
فاطمه معصومه(س) به هنگام بیماري در ساوه دستور انتقال به قم میدهد (سال 201 هجري) تا در آنجا دفن شود. این شهر از عصر
و دهها تعابیر اینچنینی. از « مصون از گزند جباران » « حرم اهلبیت » « آشیانۀ اهلبیت » صادقین به این سو مورد تمجید واقع میشود
بخش دیگر اخبار، این استراتژي کشف میشود آنجا که در وجه تسمیۀ قم به عربی یعنی: قیام کن میفرماید: اهل آن با حضرت
قائم(عج) قیام کرده، او را یاري میکنند. در آخرالزمان علم از کوفه کوچ میکند و در شهري به نام قم سر در میآورد و معدن علم
و فضل میشود به طوري که مستضعفی در دین در تمام زمین باقی نمیماند و این نزدیک ظهور قائم ماست. 8 و پس از احیاي قم با
صفحه 18 از 60
ترکیب شیعی و گماردن عالمان برجسته و تشویق خاصان شیعه به سکونت در آن براي ساختن پایگاهی مهم در آخرالزمان است که
اگر از نگاه متجزّي و بریده به روایات به نگاه جامع و مرتبط روي آوریم به خوبی خود را هویدا مینماید. اصل توجه به اخبار غیبی
و پیشگوییها سابقۀ درازي دارد. وقتی خلیفۀ دوم، شام را فتح کرد از جمله به تفحص درباره دجال پرداخت. آیتالله العظمی
حکیم هم از امام موسی صدر خواست تا در سوریه دربارة سفیانی تحقیق نماید... اما عجیب اینکه اینگونه کارها در چشم میآید
اما مواجهه استراتژیک برخی از بزرگان دین با اخبار آخرالزمان به چشم نیامده و هرگز تئوریزه نشدهاند. حکم میرزاي شیرازي
دربارة تحریم تنباکو یک مواجهۀ کاملًا استراتژیک است که ریشه در فردانگري دارد. اولًا به جاي واژگان فقهی واجب و حرام از
واژگان کلامی اعتقادي استفاده میکند. ثانیاً مستقیماً بر سر اعتقاد به مهدویت دست مینهد. نه تنها نفرمود: الیوم استعمال توتون و
در » : تنباکو حرام و گناه نابخشودنی است. بلکه حتی نفرمود: استعمال آن در حکم جنگ با اسلام و رسولالله است. بلکه فرمود
این حکم یک پیشفرض کلامی تاریخی معلوم دارد. چه نسبتی است میان تسلط اجنبیها بر .« حکم محاربه با امام زمان(عج) است
بر مورد است و لاجرم موقعیت « تطبیق قاعدة نفی سبیل » اقتصاد ایران شیعی با محاربه با امام عصر(عج)؟! پاسخ به این پرسش فراتر از
ایران شیعی در قبال نصرت حضرت ولی عصر(عج) را پیش میآورد. همچنین وقتی امام خمینی(ره) مسئولان جمهوري اسلامی را
انقلاب ما محدود به ایران نیست انقلاب مردم ایران نقطۀ شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداري » توجه میدهد که
مسائل » : 9 یک تبیین استراتژیک ارائه میدهد. ایشان در دنباله مسئولان را تکلیف میفرماید ،« حضرت حجت ارواحنا فداه است
اقتصادي و مادي اگر لحظهاي مسئولان را از این وظیفهاي که بر عهده دارند منصرف کند خطري بزرگ و خیانتی سهمگین را به
دنبال دارد باید دولت اسلامی تمام سعی و توان خود را در ادارة هر چه بهتر مردم بنماید و این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف
10 خطر بزرگ و خیانت سهمگین چیست؟ آیا در حدّ تخلف .« عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلامی است منصرف کند
از قوانین راهنمایی حرام است؟ یا آن هنگام استراتژیک این وظیفۀ زمینهسازي را موجب شده و تخلف از آن خیانت به آرمان الهی
و آرزوي اولیاي الهی تلقی شده است تئوریزه کردن این نگاه امروز یک ضرورت حیاتی است. 1 3. دو بایستۀ مهمّ استراتژیک براي
ظهور براي یافتن استراتژي کارآمد جهت مواجهه با ظهور حضرت حجت(عج) دو گام اصلی را باید برداشت: اول، یافتن مختصات
همه جانبۀ ظهور با توجه به اخبار معتبر معصومان. دوم، استراتژي مؤثر با نظریه این مختصات از یک سو و نظر به امکانات بالفعل و
بالقوة جهان اسلام بهویژه تشیع از سوي دیگر. گام برداشتن در چنین طریقی اگر به یک گفتمان تبدیل شود و مورد توجّه
خبرگان و نخبگان جامعۀ اسلامی قرار گیرد برکات فراوانی را براي حال و آیندة جامعه خواهد داشت. مختصات ظهور و پس از
ظهور، کشف سیماي جهان پیش روست از این رو مترقی و پیشرفته بودن هر فکر، جریان و ایدهاي متناسب با نسبت آن فکر و
جریان با جهان پیش رو خواهد بود. این نظام ارزشگذاري اجتماعی، اقبال و ادبارهاي عمومی را عرضه خواهد کرد. اقلّ منفعت
چنین ارزش گذارياي خروج از غربزدگی مزمن جهان اسلام و بیارزش شدن آرمانهاي ارتجاعی یا اکنون زدة روشنفکري
به یک مثال عینی « تعرف الأشیاء بأ ضدادها » میباشد، که این خود، هویت و استقلال ملی مذهبی را در پی خواهد داشت. ازباب
در تاریخ معاصر توجه نمایید. بیش از 200 سال است که ایرانیان با تمدن غرب آشنایند. در تمام این 200 سال، جریان و جنبشی
اجتماعی سیاسی در پی اخذ و تمسک از این تمدن بوده است. گرچه این جریان تاریخی یک طیف به حساب آمده، بنابراین
شدت و ضعف غرب زدگی در آنها به یک میزان نبوده و بالتبع قرائتها و مدلهاي اعتصام و تمسک به غرب نیز در این دو قرن
متفاوت بوده است، اما این واضح است که در دهههاي معاصر، در نوبتهایی، این جریان به مطالبهاي اجتماعی سیاسی بدل شده
است و در هر دورهاي همۀ سرمایههاي ملی معنوي را به خود مشغول نموده است چه در جانب اثبات چه در جانب نفی وقتی
تنها راه پیشرفت و ترقی رسیدن به اتوپیاي غرب قلمداد و این تصوّر از لایههاي فکري فرهنگی به لایههاي اجتماعی سیاسی
جامعه کشیده شود، تبدیل به یک مطالبۀ اجتماعی میشود و هزینههاي بسیار میگیرد. ادبیات و هنر از آن تأثیر میگیرد به طوري
صفحه 19 از 60
که از آن پس فیلمها, رمانها و تصنیفها، آرمان دمکراسی لیبرال و لوازمش گوهر مقصودشان میشود. در ساختار قدرت و
نهادهاي مدنی، اصطلاحات سیاسی شعار میشود و به عنوان نمونه، علیرغم دهها مشکل معیشتی مردم, استاندارد هر 10 نفر یک
روزنامه، دنبال میشود. حتی تمرین دموکراسی به مدارس راه مییابد و یک برنامۀ ملی میگردد. همۀ لوازم دموکراسی لیبرال در
اقتصاد، حقوق و سیاست تئوریزه میشود و از همه بدتر با معیار قرار گرفتن مدرنیزم و آرمان جدید دست په پیرایش دین میرود و
قرائاتی متناسب با مدرنیزم از دین عرضه میشود. متدها و مدلهایی مثل قبض و بسط تئوریک شریعت، هرمنوتیک، وحدت متعالی
ادیان, اجتهاد مدرن و … براي آشنایان به این جریان شناخته شده است. حال اگر گفتمان مهدویت به عنوان یک رویکرد اجتماعی
فرهنگی، نه صرفاً کلامی تاریخی یا فردي معنوي بر جامعه سایه اندازد و در پرتو آن مختصات جهان پیش رو یافته شود آیا
چنین تزهایی مترقی و رو به جلو و پیشرفته تلقی میشوند؟ آیا تمدنی که در سطح کلان دارد دوران اضمحلال خود را طی میکند
اتوپیا و آرمان بخشی از جامعه شیعی قرار میگیرد و بهترین استعدادها و امکانات را صرف خود مینماید؟ درگفتمان مهدویت به
جاي تمرین دموکراسی این شرك مشاع و ظلم بالسویه عدالت خواهی به دانشآموزان میباورانیم. به جاي حقوق اومانیستی
بشر, تکالیف الهی و اخلاقی اسلامی مطالبۀ مردمان میگردد و هنر و ادبیات، آموزش و پرورش و حقوق و سیاست و اقتصاد همه از
به دینی کردن عصر که در آینۀ فردا هویداست کمر « عصري کردن دین » جهان پیشرو تأثیر میگیرد و در یک کلام به جاي
میبندیم. 2. پیشنیازهاي فکري فرهنگی شایع شدن گفتمان مهدویت در میان سطوح فکري جامعه و توجه استراتژیک به اخبار
غیبی آخرالزمان یک بسترة فرهنگی مناسب میخواهد. برخی رسوبات غلط فرهنگی، تلقیهاي اشتباه دینی یاعادات بد میتواند
موانعی براي جلوگیري از پیدایش این بسترة فرهنگی باشد. در اینجا به چند پیشنیاز فکري فرهنگی مهمتر در این باره میپردازیم.
2 1. جمع بین اعتقاد به تقدیر علمی و عینی خداوند با زمینه سازي بیتردید از دیرزمان، وفاق بین فاعلیّت تامّ الهی و اختیار انسانی و
هم جمع بین تقدیر و قضاي الهی با برنامه ریزي و تدبیر انسانی دغدغۀ دینداران بوده است. حتی براي عموم مردم، گاه این مسئله به
شکل سئوال و گاه شبهه در آمده و ذهن متکلمان و فیلسوفان بسیاري را به خود مشغول کرده است. از طرفی درك تفصیلی مطلق
حق امرٌ بین الامرین درکی آسان و زودرس نیست. از سوي دیگر اهل ایمان معمولًا تفکر تفویضی را لایق ایمان نمییابند، پس
لاجرم قاطبۀ مردم به تفکر جبري نزدیکترند؛ به خصوص که در جهان اسلام تفکر اشعري با رویکرد جبرگرایانه بیشتر از معتزلی
بین عامۀ مردم شایع و در سطوح فرهنگ راه یافته است. در زندگی معمولی هم در ساحت فردي و هم اجتماعی و هم کلان که
افراد و سیاستمداران از جنبۀ فاعلیّت تامّ الهی و تقدیر علمی و عینی جهان توسط خداوند, غفلت دارند به راحتی برنامهریزي و
تدابیر کوچک و بزرگ براي فرد و جامعه شکل میگیرد. اما مشکل پروژة استراتژي براي ظهور این است که لنگۀ دیگرش بر همان
بعد مغفول تکیه دارد و میخواهد به تقدیر علمی و عینی جهان و فاعلیّت تامّ الهی توجه داده، مبتنی بر آن که در اخبار غیبی
انعکاس یافته دست به برنامهریزي براي فردا و خلق استراتژي براي ظهور برند. اگر بگوییم همین نقش عمدهاي در عدم استفاده
استراتژیک از اخبار آخرالزمان داشته است اغراق نکردهایم. چون چنین جایگاهی براي استراتژيسازي براي ظهور موجب میشود
بحث از قضا و قدر و اختیار از حاشیه به متن بیاید و کاربران را وارد چالش نماید. صورت کلامی فلسفی دادن به این چالش به
طور خلاصه این چنین است: در خلق استراتژيها براي فردا بر اساس اخبار غیبی به دنبال چه هستیم؟ لابد دنبال آماده شدن براي
یاري حق و جلوگیري از دشمنان در دشمنی و مانند آن هستیم. این از دو حال خارج نیست: یا موفق میشویم یا نمیشویم و هر دو
باطل است. بدین بیان, جلوة موفقیت، به عقب افتادن ظهور است چون اتفاق دجال و فتنهاش باید بیفتد …به عقب افتادن ظهور هم
نقض غرض ماست چون منظور از استراتژيها و زمینهسازيها، جلو انداختن ظهور بود نه تأخیر آن اما اگر موفق نشویم یعنی
علیرغم برنامهریزي و تلاش, نتیجه همان بشود و آن فتنه بیاید و تخریبهایش را به بار نهد، در این صورت کار عبث انجام
دادهایم. فکر و عمل و سرمایههاي بسیاري را بدون نتیجه هزینه کردهایم پس استراتژي سازي مبتنی بر اخبار غیبی که حاکی از
صفحه 20 از 60
تقدیر الهی است یا به نقض غرض، یا به لغو و عبث میانجامد. این برداشتی غلط از سنت تقدیر الهی و زمینه سازي انسانی است
واقعاً میتوان موفق شد و هیچ نقض غرضی هم رخ ندهد، بلکه ظهور کماًو کیفاً جلو افتد. بدین بیان: الف برنامهریزي و تدابیر
انسانی از سوي دوست و دشمن به مثابۀ ماده (به معناي فلسفی) براي پذیرش صورت (قضاي الهی) از جانب خداوند است. صورت,
همان ظهور و مواجهۀ نهایی حق و باطل و فرجام خاصّ آن است که انشاء الهی است. ماده یعنی برآینده همۀ تلاشهاي خوبان و
بدان که ظرف و محلّ پذیرش این صورت و موضوع فاعلیّت تامّ الهی است. ب اعتقاد به بداء الهی، یعنی امکان تغییر در کمّ و
کیف ظهور بدین معنا، وقت و زمانی که در لوح محو و اثبات براي ظهور مقرّر شده قابل تغییر و عقب و جلو افتادن است. غیر از
وقت, موقعیت جناح حق و باطل, میزان قدرت یاري و دشمنی نیز لایتغیر نیست و قابلیت و ضعف دارد. از این رو دو نتیجۀ مهم در
فرازهاي بعد به دست میآید. ج یک سویۀ زمینه سازي, پیرامون یاري امام(ع) است. در این سویه, فعالیت ما که به مثابۀ مادة
ظهور است لااقل میتواند منجر به تعجیل ظهور، یعنی بداء در کمّ ظهور گردد. افاضۀ صورت ظهور از سوي خداوند نیازمند
پیدایش نصابی از یاري و محافظت در خوبان است. اگر آن نصاب زودتر حاصل شود، از این حیث ظهور تسریع میشود و اگر نه به
تأخیر میافتد. در واقعیت عینی نیز میدانیم ظهور موسی بن عمران براي نجات بنی اسراییل به خاطر تلاش آنها 400 سال تعجیل شد
این امر وقت » : و فرج آل محمد(ص) تاکنون چند بار به تأخیر افتاده است. اسحاق بن عمار از امامصادق(ع) روایت میکند که
11 از این رو خلق استراتژي براي تأمین .« معینی داشت و آن سال 140 بود اما شما افشا کردید و خداوند آن را به تأخیر انداخت
نصاب (هر چه باشد) یک تکلیف منتظران است. پس آنچه به ترتیب عمومی شیعه و درنتیجه زودتر حاضر شدن افراد اصلی و
کلیدي که به عدد لشکریان بدرند و هم کارهایی که به تسریع تشکیل پرچمهاي هدایت و یاري در یمن و … شود ( اگر نصاب
ظهور باشد) میتواند باعث تعجیل ظهور گردد. د سویۀ دیگر زمینهسازي, شناسایی و آمادگی در مقابله با فتنۀ دشمنان امام
عصر(ع) است که این هم با لازمۀ دیگر بداء جفت میشود. از دیگر لوازم بداء این بود که قدرت بالفعل دشمن در حین ظهور نیز
قابل تغییر است. مثلًا سفیانی، یک قدر معین و غیر قابل تغییر از قدرت مخاصمه با حضرت حجت(عج) ندارد. آمادگی قبلی و تهیّأ
یاران میتواند از این قدرت بکاهد و کمی تهیّأ آنها (علیرغم تأمین نصاب و بالتبع رخ دادن ظهور) میتواند مشتقهاي بیشتري
براي جنود حق در حین ظهور و پس از آن داشته باشد. فرق بین این مطلب با فراز قبل این است که حدي خاص از دشمنی و
جحود، و هم دوستی و خلوص نصاب رخ دادن ظهور در تقدیر الهی است. اینجا بداء در وقت ظهور (کمّ ظهور) قابل تصور است.
علم تفصیلی به میزان و بهویژه به مصداق این نصاب آنقدر که به تعیین وقت ظهور بینجامد، در دست ما نیست از اینرو، تعیین
وقت (توقیت) و برنامهریزي براي ظهور در وقت معین صورت نمیپذیرد و ممنوع شده است. اما غیر از نصاب در ماده (دوست و
دشمن) براي پذیرش نشئه ظهور, کمال و نقصی بالاتر از حدّ نصاب هم تصور دارد. از دیگر لوازم بداء، تغییر در این کیفیت است.
براي مثال خروج سفیانی با میزانی از دشمنی، لازمۀ ظهور است. عبدالملک بن اعین میگوید، نزد امام باقر(ع) سخن از قائم(ع) به
به خدا قسم او حتمی است و چارهاي » : میان آمد، من گفتم امیدوارم که ظهور نزدیک باشد و سفیانی درکار نباشد. امام(ع) فرمودند
12 اما اینکه قدرت دشمنی او و ابراز و امکانات دشمنی او چقدر باشد؟ چیز ثابت و غیر قابل تغییري نیست و .« از آمدن او نیست
همین موجب میشود دست یاران براي برنامهریزي و استراتژي جهت کاهش قدرت دشمنی او و هم سایر فتنهها باز گردد. از اینرو
استراتژيهاي کارآمد در کمّ و کیف ظهور دخیلاند، نه لغوند و ناموفق و نه به نقض غرض میانجامد. ه متناظر بودن کارآمدي
استراتژيها دربارة ظهور با تدابیر شخصی در روایات باب بداء روایات زیادي داریم که تدابیر و رفتارهایی خاص از سوي بنده
موجب تغییر زمان مرگ او (علی رغم تقدیر شدنش) گردیده است. مثلًا در روایت است که، مردي که ازعمرش جز سه سال باقی
نمانده بود با صلۀ رحم عمرش به 33 سال کشیده شد و برعکس کسی که 33 سال از عمرش باقی مانده بود با قطع رحم به 3 سال یا
کمتر کاهش یافت. 13 این بداء در کمیّت عمر است اما تدبیر و رفتارهاي انسانی در کیفیت عمر هم تأثیر میکند و مرگ و حیات
صفحه 21 از 60
هیچ انسانی نیست که پیش روي مؤمنی از او بدگویی کند و طعنه زند » : خوب و بد را منجر میشود. براي نمونه امام باقر(ع) فرمود
14 از این نمونه در روایات ما بسیار زیاد است. به خوبی میبینید رفتاري کمیت مرگ و حیات .« مگر اینکه به بدترین شکل میمیرد
را تغییر میدهد و رفتاري کیفیت آنرا. همین مسئله در سطح کلان که باز حوزة عمل بداء است هم رخ میدهد. ابوحمزه ثمالی
میگوید، به امام باقر(ع) عرض کردم: امام علی(ع) مکرر میفرموده تا سال 70 بلا است و پس از 70 رخا و گشایش، اما سال 70
اي ثابت! خداوند وقت این امر (رخا و گشایش) را سال 70 معین کرده بود پس » : گذشت و رخایی دیده نشده؟ امام باقر(ع فرمود
وقتی امام حسین(ع) کشته شد، غضب خداوند بر اهل زمین شدت گرفت پس به سال 140 تأخیرش انداخت. ما آنرا براي شما
گفتیم و شما افشا کردید و کشف سرّ ما کردید، پس خداوند باز به تأخیر انداخت و دیگر برایش وقتی مشخص نکرد. سپس آیۀ
. 15 ادامه دارد... محسن قنبریان ماهنامه موعود شماره 88 پینوشتها: 1 .« آیه بداء) را تلاوت فرمود ) « یمحو الله ما یشاء و یثبت »
2. ر.ك: معجم احادیث الامام المهدي مؤسسه المعارف الاسلامیه در 5 جلد 1941 حدیث؛ منتخب الاثر فی . کنزالعمال، خ 38657
الامام الثانی عشر اثر آیتالله صافی گلپایگانی در سه جلد 1278 حدیث را جمع آوري و دستهبندي کردهاند. 3. قرآن کریم در
سورة یوسف، آیات 23 تا 49 این قصه را باز گفته است. 4. اول ما یبدأ به قائمنا سقوف المساجد فیکسرها. ر.ك: وسایل الشیعه، ج
6. سورة . 5. ر.ك: بحارالانوار، ج 44 ، ص 19 . 2، کتاب الصلو \ابواب احکام المساجد، باب 9، روایت 2 و 4 و هم باب 15 ج 1 و 4
.9 . 8. ر.ك: بحارالانوار، ج 60 ، ص 213 ، ح 2، ص 216 ، ج 37 و 38 و 40 . 7. سورة بقره ( 2)، آیۀ 146 . آل عمران ( 3)، آیۀ 55
13 . تفسیر عیاشی، ج 2، ص 229 سوره . 12 . همان، ص 312 . 10 . همان. 11 . الغیبه، باب 16 ، حدیث 8 . صحیفۀ نور، ج 21 ، ص 108
. 15 . تفسیر عیاشی، ج 2، ص 218 ، سوره رعد ( 13 )، ذیل آیۀ 39 . 14 . الکافی، ج 2، ص 361 ، ح 9 . رعد ( 13 )، ذیل آیۀ 39
راز غیبت
در روایتی آمده است: روزي ابن عباس خدمت حضرت مولا امیرالمؤمنین(ع) عرض میکند: یا امیرالمؤمنین مگر ذوالفقارت کُند
شده یا اینکه بازویت خسته شده است، چرا در کنج خانه نشستهاي؟ حقّت را گرفتهاند و دست به هیچ اقدامی نمیزنی؟ امام
مهدي(ع) چرا غایب است و علّت و جهتش چیست؟ پاسخ این مسئله بسیار مشکل است زیرا که مسئلهاي عقلی نیست تا با براهین
عقلی پاسخ داده شود و نیز عرفی هم نیست تا عرف و عقلا آن را درك کنند، بلکه این موضوع تعبّدي است و باید پاسخ آن از
منابع وحی؛ رسول خدا و اهل بیت طاهرینش(ع) اخذ شود. وقتی که به اخبار آل محمد(ع) مراجعه میکنیم میبینیم که اختلاف نظر
بسیار در اینباره وجود دارد. حال شماري از روایتها را بررسی میکنیم تا ببینیم کدام دیدگاه مناسب است تا بدان روي آورد.
روایتها دلیل غیبت را شش دسته دانستهاند: 1. خوف و ترس شماري از اخبار دلالت دارد که خوف و ترس باعث غیبت مهدي(ع)
است که از این جمله است: حضرت امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا فرمود، آن شخص [امام مهدي(ع)]باید غایب شود. شخصی
سؤال کرد براي چه یا رسولالله؟ فرمود: خوف قتل وي در میان است. روایتهاي زیادي بدین معنا وارد شده است. چرا امامان دیگر
نمیترسیدند؟ رسول خدا(ص) در این خصوص میفرماید: حضرت مهدي از ذریّۀ من خواهد آمد، تمامی جبّاران و ستمگران و
شاهان عالم را خواهد کشت و فقط یک قدرت حکمفرما خواهد بود. خلفا و سلاطین هم میخواستند او را از بین ببرند، لذا بیشتر از
ترس اینکه این امامان مبادا مهدي(ع) باشند آنان را اذیت یا شهید میکردند. منصور دوانیقی خلیفۀ عباسی حضرت صادق(ع) را
چندین مرتبه آزار داد، ولی روزي آن حضرت را احضار کرد و بعد از آنکه صحبتهایشان تمام شد گفت: یا اباعبدالله، یک سؤال
از تو میپرسم، راستش را به من بگو. امام صادق(ع) فرمود: من به هیچ کس دروغ نگفته و نمیگویم چه رسد به تو. پرسید آیا
مهدي موعود تو هستی؟ فرمودند: نه. سؤال کرد: پس کیست؟ جواب داد: ششمین از فرزندان من خواهد بود. باز پرسید: آیا در
زمان من میآید؟ گفت: نه. دوباره سؤال کرد: آیا در زمان فرزند من خواهد آمد؟ فرمود: نه. سپس حضرت را آزاد کرد. از این
صفحه 22 از 60
حدیث آشکار میشود که حاکمان میترسیدند مبادا امام معاصرشان حضرت مهدي(ع) باشد، و بر اساس ترس دشمنان را قلع و قمع
میکردند. البته چنان در خبرها به طور پیوسته نهمین فرزند امام حسین(ع) امام موعود معرفی شد و نشانههاي آن حضرت مشخص
شد که امام موعود در وجود یک نفر تجلی پیدا کرد. لذا هر خلیفه و پادشاه در کمین بود تا او را بکشد. بنابراین بر امام مهدي(ع)
لازم و واجب بود که به خاطر وجوب حفظ نفس، آن هم نفس شریفی که جهان به وجودش بستگی دارد، غایب باشد. در اخبار
بسیاري رسیده که: اگر حجّت خدا بر روي زمین نباشد زمین اهلش را فرو میبرد. پس ترس حضرت مهدي(ع) به خاطر جان
خودش نیست، بلکه تقیۀ امام(ع) براي حفظ مصلحت کل عالم است. به همین دلیل ذکر نام آن حضرت از جانب شرع مطّهر ممنوع
شده است. پس غایب بودن و تصرفش در باطن جهان آفرینش ضروريترین واجب است. 2. فرار از بیعت از اهل بیت(ع) نقل شده
است که امام مهدي(ع) براي اینکه مشغولالذمه کسی نباشد و کسی با او بیعت نکند تا در نتیجه وامدار کسی نباشد، از نظرها پنهان
شده است. حضرت امام صادق(ع) فرمودند: صاحب این امر حضرت مهدي(ع) ولادتش از این خلق روي زمین پنهان است تا
اینکه وقتی که ظهور میکند هیچ کس بیعت و پیمانی در گردن وي نداشته باشد. خداي تعالی در یک شب فرج حضرت مهدي(ع)
را عملی میکند. 1 یازده روایت دیگر از ابیبصیر و دوازده روایت از جمیل و سیزده روایت از هشام بن سالم و چهارده روایت از
حسن بن فضال و هفت روایت از اسحاق بن یعقوب به این معنا نقل شده است که حضرت مهدي(ع) خود میفرماید: پدران من
هرکدام به گونهاي بیعت اصحاب و حتی افراد سرکش زمان خود را بر گردن داشتند ولی من خروج و ظهور میکنم در حالی که
بیعت هیچکس از سرکشان و طاغوتها بر گردنم نیست. 3. تطابق با سایر پیامبران سدیر گوید: حضرت امام صادق(ع) فرمود: قائم
ما غیبتی دارد که مدتش طولانی است. گفتم: یابن رسولالله این غیبت طولانی براي چیست؟ فرمود: همانا خداي عزّوجلّ ابا دارد از
اینکه سنّتهاي پیغمبران(ع) در غیبتهایشان را در مورد امام قائم جاري نکند و براي امام(ع) چارهاي نیست جز اینکه دورة
4. اتمام نقمت بر 3 .2« البته شما قطعاً سنتهاي پیشینیان را خواهید گذراند » : غیبتهایشان را سپري کند. خداي عزّوجلّ میفرماید
کافران وجود امام(ع) براي کافران نقمت است و وقتی که ظهور میکند تمامی کافران را میکشد و نابود میکند مگر کسانی که
ایمان بیاورند. هنگامی که امام(ع) ظهور میکند باید در اصلاب کفّار، مؤمنی نباشد چنانکه شیوة ائمۀ اطهار(ع) چنین بود، زیرا
ایشان گویا میدیدند که مؤمنی در اصلاب کافران وجود دارد. ابراهیم کرخی میگوید: خدمت امام صادق(ع) عرض کردم: چرا
اگر زایل و » : امیرالمؤمنین(ع) در مرحلۀ اول با مخالفان خود نجنگید و خانهنشین شد؟ فرمود: به دلیل آیۀ شریفهاي که میفرماید
عرض کردم: مراد از تزایل و زایل شدن چیست؟ فرمود: ودیعهها .« برطرف شوند البته عذاب میکنیم کافران را به عذاب دردناك
مؤمنین هستند در صلب کافران (یعنی در صلب این کافران نطفههایی وجود دارد که آنها مؤمن خواهند بود و براي اینکه این
مؤمنین، پیش از تولد کشته و نابود نشوند علی(ع) دست به ذوالفقار نبرد و کفّار را نکشت). فرمود: همینطور، قائم آلمحمد(ص)
هرگز ظاهر نمیشود تا اینکه امانتهاي خداي عزّ و جلّ از صلب کفّار خارج شوند. وقتی که آنان خارج شدند، حضرت مهدي(ع)
ظهور میکند. از دشمنان خدا بر هر کس که ظاهر شود و در برابرش بایستد و قد علم کند، همه را میکشد و زمین را از لوث وجود
کفّار پاك میکند و عدل و داد را در روي زمین گسترش میدهد. خانهنشینی امام علی ع) در روایتی آمده است: روزي ابن عباس
خدمت حضرت مولا امیرالمؤمنین(ع) عرض میکند: یا امیرالمؤمنین مگر ذوالفقارت کُند شده یا اینکه بازویت خسته شده است،
ابن عباس صبر کن خواهی دید که نه » : چرا در کنج خانه نشستهاي؟ حقّت را گرفتهاند و دست به هیچ اقدامی نمیزنی؟ فرمود
ابن عباس میگوید، همین طور در انتظار بودم و روزشماري .« ذوالفقار کُند شده و نه بازویم خسته شده است، باید صبر کرد
میکردم به قدري که سرانجام مأیوس شدم. با خود فکر کردم دیگر امیرالمؤمنین(ع) به میدان جنگ نخواهد رفت، زیرا که حاضر
نیست در لشکر مخالفان شرکت کند، قدرت را هم که از او گرفتهاند. تقریباً نزدیک بیست و پنج سال گذشت و من به کلّی قضیه
را فراموش کرده بودم تا اینکه حضرت به خلافت ظاهري رسید و جنگ صفّین پیش آمد و به طرف صفّین میرفتیم. در بین راه
صفحه 23 از 60
امیرالمؤمنین بالاي یک تپّهاي سوار اسب شد و به من فرمود: ابن عباس همراه من بیا. خدمتش رفتم، آن حضرت خطاب به مردم
ناگهان چهار هزار جوان خود را از اسبها پایین افکندند و شمشیرها را از «؟ آیا کسی هست مرا یاري کند » : دست بلند کرد و فرمود
نیام کشیدند و عرض کردند: یا امیرالمؤمنین تا رگهاي گردنمان حرکت کند و خون در رگهاي ما جریان داشته باشد دست از
یاريات برنمیداریم و در رکابت جان فشانی میکنیم. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: این افراد را در چه سنّی میبینی؟ ابن عباس
ابن » : میگوید، به آن جوانان نظري انداختم و پاسخ دادم: اینها را در سنین بیست تا بیستوپنج سالگی میبینم. حضرت فرمود
عباس، اگر آن روز ذوالفقار کند نشده بود این جوانمردان مؤمن به حقیقت فداکار در صلب پدرها یا در رحم مادرها از بین
از این روایت معلوم میشود که آن بزرگوار در «؟ میرفتند؛ آیا حیف نبود چنین مردان با ایمان و با فضیلتی به کلّی نابود میشدند
موقع برپایی غوغا در خانهاش گویا با چشم بصیرت مؤمنان را در اصلاب پدرانشان میدید. وي دست بر روي دست گذاشت تا
اینکه ریسمان بر گردنش بستند و براي بیعت به طرف مسجد بردند. این چهار هزار نفر نمونهاي بودند از میلیونها مؤمنی که آن
بزرگوار در اصلاب پدران میدید. امام حسین(ع) در کربلا کسی را که مؤمنی در صلبش بود نمیکشت. روایت شده است: همانا
حضرت حسین(ع) بعضی از اهل کوفه را در حملههایی که در کربلا به آنها داشت نمیکشت با اینکه میتوانست آنان را بکشد و
در صلب آن کسانی که نمیکشم از اهل ایمان » : بعضی دیگر را میکشت. دربارة این قضیه از آن حضرت سؤال شد. پاسخ داد
دیدم در روز عاشورا کسی نیزهاي به پدر بزرگوارم زد، ولی پدرم عکسالعملی » : 6 حضرت امام زینالعابدین(ع) میفرماید .« میبینم
7 ولادت مؤمنانی .« نشان نداد و او را نکشت. وقتی که امامت به من منتقل شد، دانستم که یکی از دوستان ما در صلب او بوده است
که در صلب کافراناند ائمۀ طاهرین(ع) براي حفظ مؤمنان و ذریّۀ آنان خانهنشین شدند و در میدان جنگ کسی را که مؤمنی در
صلبش بود نمیکشتند که همین خود یکی از حکمتها و فلسفههاي غیبت حضرت مهدي(ع) است. اگر آن حضرت ظهور کند
براي کافران نقمت است، باید تمامی آنان را بکشد و زمین را از لوث وجودشان پاك گرداند. لذا در غیبت باقی است تا مؤمنان از
و لا یلدوا إلاّ فاجراً کفّارا 8؛ و نزایند جز گنهکار » اصلاب کفّار خارج شده و دیگر مؤمنی در صلب هیچ کافري نباشد. آیۀ شریفۀ
در خصوص زمان حضرت نوح(ع) هم هست. آن حضرت میدید که دیگر نطفۀ مؤمنان در صلب آن کافران نیست آن ،« ناسپاس
وقت نفرین کرد و حضرت پروردگار جلّ جلاله هم مستجاب نمود و آن طوفان عجیب واقع شد و تمام کافران را نابود کرد. امام
و کذلک نري ابراهیم ملکوت السموات و الأرض 9؛ و بدین گونه بنمایانیم به ابراهیم ملکوت آسمانها و » صادق(ع) در تفسیر آیۀ
زمانی که حضرت ابراهیم(ع) اعماق آسمانها و زمین را دید، متوجه شد یک نفر زنا میکند. نفرین کرد و » فرمودند: 10 ،« زمین را
آن شخص مُرد و تا سه نفر زانی را نفرین کرد و هر سه مَردند. خداي عزّ و جّل به سوي ابراهیم وحی فرستاد: اي ابراهیم دعاي تو
مستجاب است، پس نفرین نکن به بندگان من، همانا من بندگانم را سه طایفه آفریدم: 1. بندهاي که فقط مرا میپرستد و هیچ
. شریک براي من نمیگیرد، او را ثواب و پاداش خوب میدهم. 2. بندهاي که غیر مرا میپرستد آن هم از من فوت نمیشود. 3
5. امتحان و آزمایش مردم از فلسفۀ غیبت آن 10.« بندهاي که غیر مرا میپرستد اما من از صلب او یک خدا پرست بیرون میآورم
حضرت امتحان مردم است تا مردم آزمایش شوند و مؤمنان بر دین مقدس اسلام و عقاید حقّهاش باقی بمانند و منافقان و مخالفان
حضرت مهدي(ع) پیش از قیام و ظهورش غیبتی » : واضح و آشکار گردند. زراره میگوید، شنیدم حضرت صادق(ع) میفرمود
دارد. عرض کردم: براي چه؟ فرمود، میترسد و به شکم و گردن خود اشاره کرد. (یعنی دشمنان او را میکشند یا شکمش را
میشکافند یا گردنش را میزنند) سپس فرمود: وي همان کسی است که مورد انتظار مردم است که عدهاي در ولادتش شک
دارند. برخی میگویند: وقتی که پدرش از دنیا رفت، او هم مرد و پدرش ابتر بود (یعنی فرزندي نداشت). بعضی دیگر میگویند دو
سال پیش از وفات پدرش متولّد شد. غیبت وي به این علت است که خداي عزّوجلّ دوست دارد که خلق عالم را امتحان و آزمایش
11 ابن ابی یعفور .« کند و در این هنگام اهل باطل که میخواهند مردم را گمراه کنند در دلهاي مردم شکّ و تردید میکنند
صفحه 24 از 60
ابن ابی یعفور ) .« واي به حال سرکشان عرب از حادثهاي که نزدیک است » : میگوید: شنیدم حضرت امام صادق(ع) میفرمود
میدانست که مراد از حادثۀ نزدیک، امر ظهور حضرت مهدي(ع) است) پرسیدم: جانم به فدایت، چقدر از عرب با حضرت قائم(ع)
مردم باید پاك و » : عرض کردم: کسانی که خود را متّصف به امر تشیّع میکنند بسیارند. فرمود .« افراد اندکی » : هستند؟ فرمود
در روایت ابن مسلم از آن حضرت(ع) .« خالص شوند و از هم تمیز داده شده، غربال شوند و مردم بسیاري از غربال خارج شوند
دربارة علایم ظهور آمده است: این پیشآمدها بعد از غیبت طولانی واقع میشود تا اینکه خداي مردم را آزمایش کند و معلوم کند
چه کسانی در پنهانیها مطیع خدا هستند و به خدا ایمان دارند. کسانی که در آزمایشگاه الهی خوب از امتحان درآیند مقام بسیار
والا و ارجمندي دارند. این خود یکی از آموزشگاههایی است که مردم را کار آزموده میکند و مقام علمی آنان را بالا میبرد و
مسلمانان خود داراي شخصیت بزرگی خواهند شد. وحشتی در دل کافران میافکنند تا اینکه بسیاري از کفّار مسلمان میشوند و
اسلام با غیبت امام مهدي(ع) هم رونق میگیرد. 6. رشد عقلها از حکمتهاي غیبت امام مهدي(ع) این است که مسلمانان در
باورها، اندیشهها و فقه اسلام، خودکفا میشوند و قدرت علمی اسلام را پیشرفت میدهند و با بهرهگیري از روشها و فرمایشهاي
بزرگان اهل بیت(ع) قدرت و نیروي علمی اسلام را بالا میبرند تا اینکه اسلام براي همیشه آمادة پذیرش انسانهاي کامل خواهد
اي اباخالد مردم زمان غیبت حضرت مهدي(ع) که قائل به امامت آن بزرگوار » : شد. حضرت امام سجاد(ع) به ابوخالد کابلی فرمود
هستند و انتظار ظهورش را میکشند، بر مردم همۀ زمانها برتري دارند، زیرا خداي تعالی به ایشان به اندازهاي عقل، فهم و شناخت
داده است که غیبت آن حضرت نزد ایشان به منزلۀ مشاهده و عیان است و خدا ایشان را همانند کسانی قرار داده است که در رکاب
پیغمبر خدا(ص) با شمشیر جهاد میکردند (و اینان مقامشان مانند مجاهدان بدر و احد است) ایشانند که حقیقتاً خالص از هر شکّ
12 شیعیان در .« و شبهه هستند و اینها شیعیان راستین ما و مبلغّان دین و دعوت کنندگان دین خدا هستند؛ هم در پنهانی و هم آشکارا
زمان غیبت با علم، فکر و اندیشه، دین اسلام را تبلیغ میکنند و با وجود اینکه دستشان از دامن پر برکت و پر فیض امامشان کوتاه
است، باز هم مشغول فعّالیت در راه دین مقدّس اسلام هستند، و از فیض تبلیغ دین و حفظ ارکان اسلام برخوردار میشوند و یکی
دیگر از فضیلتهاي زمان غیبت را که انتظار فرج و گشایش کار ائمۀ دین حق است درك میکنند. رسول خدا(ص) ایشان را
برادران خود خوانده است که اگر امام(ع) غایب نمیبود این فضیلتها و برتريها به دست نمیآمد. از حضرت باقر(ع) نقل شده
یارانی که در اطرافش بودند گفتند: « پروردگارا، برادرانم را به من بنمایان » : است: روزي رسول خدا(ص) در جمع اصحابش فرمود
نه، همانا شما اصحاب من هستید و برادران من کسانی هستند که در آخرالزمان » : مگر ما برادران شما نیستیم یا رسولالله؟ فرمود
خواهند آمد و به من ایمان میآورند در حالی که مرا ندیدهاند. ولی خداي تعالی ایشان را به من شناساند به نام خودشان و نام
پدرانشان پیش از آنکه از صلب پدران و رحم مادران خارج شوند. ایشان با سختی بسیار شدید بر دین خود باقی میمانند مانند
کسی که خار قتاد را با دست خود در تارکی شب بتراشد یا مانند کسی که آتش در کف دست خود نگه دارد. آنان چراغهاي
نوردهنده و روشنکنندة تاریکیهاي گمراهی هستند. خدا هم از هر فتنۀ تاریک طوفانی آنان را نجات میدهد. چنین اشخاصی
برادران پیغمبر خدایند که با عقل، فکر و اندیشۀ کامل در راه حق کوشش میکنند و خود را پیرو امام غایب میدانند و با کمال
7. افشاي اسرار توسط شیعیان 13.« سرسختی در دین خود استوار بلکه اسلام را در دنیا ترویج و در راه اسلام جانبازي میکنند
افشاگري شیعیان از جمله چیزهایی است که دلیل غیبت شمرده شده است، زیرا اینها نمیتوانستند از نقل اسراري که ائمۀ طاهرین
برایشان بیان میکردند و یا معجزات محرمانهاي که انجام میدادند، خودداري کنند. بلکه افشا میکردند و باعث زحمت و گرفتاري
امامان(ع) میشدند و گاهی به قتل و شهادت آن بزرگواران منجر میشد. بزنطی از حضرت ثامن الحجج، علی بن موسیالرضا(ع)
نقل میکند: اگر عالمان (امامان و پیشوایان بر حق) کسانی را مییافتند که با آنها سخن گویند و آنان نیز اسرار و مطالب محرمانۀ
ایشان را کتمان کنند، البته حدیثها میگفتند و حکمت و علمهاي تازه را براي شما پخش میکردند و لیکن شما مبتلا و گرفتار
صفحه 25 از 60
افشاگري شدید هستید و هر چه دیدید یا شنیدید پخش میکنید و شما مردمی هستید که ما را در قلب خود دوست دارید و محبّت
قلبی شما ثابت است ولی کار شما با دلهایتان مخالفت دارد. 14 ابوبصیر میگوید: خدمت حضرت صادق(ع) عرض کردم: آیا براي
امر فرج یعنی ظهور دولت حقّۀ حضرت مهدي(ع) زمان معینی نیست تا به آن وقت منتهی شود، تا بدنهاي ما آرامش یابد؟ آن
بزرگوار فرمود: زمان معینی داشت و لکن شما افشاگري کردید و مطالب محرمانه را پخش کردید. خدا نیز آن مدّت را به تأخیر
انداخت. 15 از این حدیثها به دست میآید افشاگري شیعه یکی از دلیلهاي غیبت است. چه بسا این دلیل از مصداقهاي دلیل اوّل
خوف قتل و تقیه باشد. 8. غیبت از اسرار تمامی این دلیلها، علت، سبب و فلسفۀ غیبت آن حضرت هستند و علاوه بر اینها
حکمتهاي زیادي دارد که از تیررس فکر ما دور است و نمیتوانیم آنها را درك کنیم و ائمۀ اطهار(ع) هم براي ما بیان نکردهاند،
زیرا ما ظرفیّت آن را نداشتهایم که آنها را بفهمیم. همین بی ظرفیتی باعث انحراف یا ارتداد میشود. لذا مصلحت نبود که امامان
صاحب امر غیبتی دارد که ناچار باید » : آنها را بیان کنند. عبدالله بن فضل هاشمی گوید: شنیدم حضرت امام صادق(ع) میفرمود
واقع شود. در آن غیبت هر کسی که بر باطل است به شک میافتد (یعنی این اختلافهایی که دربارة آن حضرت وجود دارد،
بعضی از اصل آن را انکار نموده و بعضی گفتند امام متولد شده ولی از دنیا رفته است. بعضی ادّعاي دروغین مهدویت کردند و ...)
عرض کردم: فداي شما گردم، براي چه باید آن حضرت غایب شود؟ فرمود: ما از طرف خدا مأذون نیستیم آن را براي شما بیان
کنیم. عرض کردم: وجه حکمت غیبت آن حضرت چیست؟ فرمود: وجه حکمتش همان وجه حکمت غیبت حجّتهاي خداي
تعالی است (چنانکه خضر، یوسف، یونس و دیگران و حضرت امام زینالعابدین(ع) مدّتی از زمان خود را در غیبت به سر بردند)
حکمت غیبت حضرت مهدي(ع) بیان نمیشود مگر بعد از آنکه آن بزرگوار ظهور کند، هم چنانکه حکمت کارهایی که حضرت
خضر پیغمبر انجام داد مانند شکستن کشتی، روي آب دریا و کشتن یک پسربچۀ بیگناه و ساختن دیوار براي حضرت موسی(ع)
آشکار نشد مگر پس از آنکه بنا شد از هم جدا شوند. 16 ابراهیم رمضانی ماهنامه موعود 88 پینوشتها: 1. علامه مجلسی، محمد
4. سورة . 3. بحارالانوار، ج 52 ، ص 90 ، ح 3 . 2. سورة انشقاق ( 84 )، آیات 19 و 84 . باقر، بحارالانوار، ج 52 ، ص 96 ، ح 15
.7 . 6. علامه عسکري، سید مرتضی، معانی السبطین، ج 52 ، ج 2، ح 17 . 5. بحارالانوار، ج 52 ، ص 97 ، ح 19 . فتح( 48 )، آیۀ 25
. 11 . همان، ج 51 ، ص 95 ، ح 10 . 10 . بحارالانوار، ج 12 ، ص 61 ، ح 6 . 9. سورة انعام( 6)، آیۀ 75 . همان. 8. سورة نوح( 71 )، آیۀ 27
16 . همان، ص 91 ، ح 4 . 15 . همان، ص 117 ، ح 40 . 13 . همان. 14 . همان، ص 110 . 12 . همان، ج 52 ، ص 122 ، ح 4
امتحان مردم
خداوند هرگز به ظلمی که ظالمان در حق مؤمنان روا میدارند، راضی نیست و آن را نه تکویناً و نه تشریعاً اراده نکرده است.
تکویناً اراده نکرده چون ظلم ظالمان به اختیار و حریت خود ایشان صورت میگیرد و خداوند در فعل اختیاري هیچ انسانی،
خواست تکوینی خود را تحمیل نمیکند؛ زیرا اگر چنین کند، جبر لازم میآید و خداوند، عادلتر از آن است که کسی را مجبور به
کاري کند و سپس به خاطر انجام آن، مذمت و عقوبتش فرماید. از برخی روایات استفاده میشود که غیبت امام مهدي ع)، امتحانی
الهی است که خداوند به وسیلۀ آن، مؤمنان راستین و ثابت قدم را از مدعیان دروغین و مسلمانان سست عنصر تمییز میدهد. از
جمله این روایات، روایتی است که از امام موسی کاظم ع) نقل شده و در آن آمده است: چون پنجمین امام از فرزندان امام هفتمین
غایب شود، الله الله در دینتان؛ مراقب باشید کسی آن را از شما زایل نسازد. اي فرزندان من! به ناچار صاحبالامر غیبتی دارد تا آنجا
که معتقدان به این امر از آن باز گردند. این محنتی است که خداي تعالی خلقش را به واسطه آن بیازماید... . 1 در روایتی که از امام
علی ع) نقل شده، در این زمینه چنین آمده است: به خدا سوگند، من و این دو فرزندم (حسن و حسین) کشته خواهیم شد و خداوند
در آخرالزمان، مردي از فرزندانم را به خونخواهی ما برمیانگیزد و او مدتی غایب خواهد شد تا گمراهان جدا گردند [این غیبت به
صفحه 26 از 60
درازا میکشد] تا جایی که افراد نادان میگویند: خداوند دیگر به آل محمد نیازي ندارد. 2 امام حسین ع) در روایتی ضمن
پیشبینی غیبت امام مهدي ع) تصریح میکند که در این غیبت، گروهی از دین برمیگردند و گروهی بر دین پابرجا میمانند. این
بیان امام حسین ع) نیز میتواند شاهدي بر امتحان بودن غیبت امام دوازدهم باشد. متن روایت به این شرح است: براي او (امام مهدي
(ع)) غیبتی است که در آن برخی از دین برمیگردند و برخی بر دین پابرجا میمانند. پس آنها آزار میبینند و به ایشان گفته
آگاه باشید هر کس در زمان غیبت او در برابر آزار «. اگر راست میگویید، این وعدهاي که میدهید، کی محقق میشود » : میشود
(دشمنان) و تکذیب (آنها) پایداري پیشه سازد، چون مجاهدي است که با شمشیر در پیشگاه رسول خدا درود و سلام خدا بر او
باد جنگیده است. 3 در روایتی که از امام باقر(ع) نقل شده است، آن حضرت در حضور جمعی از یاران خود که ظاهراً در مورد
ظهور دولت حق و قیام امامی که به سختیهاي شیعه پایان میدهد، گفتوگو میکردند، میفرماید: شما به چه میاندیشید؟ به خدا
سوگند، هرگز آنچه چشم به راه آنید، محقق نمیشود تا اینکه شما غربال شوید. به خدا سوگند، آنچه به آن امید بستهاید، رخ
نخواهد داد تا اینکه شما آزمایش شوید. به خدا سوگند، آنچه در انتظار تحقق آن هستید، واقع نمیشود تا اینکه شما از هم جدا
شوید. به خدا قسم، آنچه دل در گرو آن دارید، تحقق نخواهد یافت مگر پس از ناامیدي شما. به خدا قسم، آنچه چشم انتظار آن
هستید، رخ نمیدهد، تا اینکه آنان که مستعد تیرهبختیاند، تیرهبخت و آنان که مستعد نیکبختیاند، نیکبخت شوند. 4 گفتنی است
نعمانی نیز به هنگام بررسی روایات مربوط به غیبت امام زمان ع)، پس از تعریف غیبت کبرا، فلسفۀ این غیبت را امتحان و آزمایش
مردم میداند و براي این موضوع به آیهاي از قرآن نیز استشهاد میکند: و غیبت دوم آن است که سفیران و افرادي که واسطه [میان
مردم و آن حضرت] بودند، برداشته شدند براي امري که خداوند آن را اراده فرموده بود و نیز به خاطر تدبیري که خدا در میان
مردم مقرر فرموده بود و همچنین براي واقع شدن آزمایش و امتحان و زیر و رو و غربال شدن کسانی که ادعاي این امر [تشیع] را
و خدا بر آن نیست که مؤمنان را به این [حالی] که شما بر آن هستید، واگذارد » : میکنند. همچنانکه خداي عزّ و جلّ فرموده است
5 و هماکنون آن زمان فرا رسیده است. «... تا آنکه پلید را از پاك جدا کند و خدا بر آن نیست که شما را از غیب آگاه گرداند
خداوند در آن ما را از پایداران بر حق و از جمله کسانی که در غربال فتنه خارج نمیشوند، قرار دهد. 6 برخی از دانشوران شیعه
معتقدند روایاتی که در آنها از امتحان مردم در زمان غیبت سخن گفته شده است، تنها جنبۀ خبري داشته و تنها بر سختیها و
دشواريهایی که در زمان غیبت براي شیعیان پیش میآید، دلالت میکنند؛ زیرا اگر بپذیریم که خداوند خواسته است با غیبت امام
ع)، مردم را امتحان کند، لازمۀ آن پذیرش ستمی است که در زمان غیبت از سوي ستمکاران بر مؤمنان میرود: اخباري که بر
امتحان شیعه در زمان غیبت و دشواري کار برایشان و آزمایش صبر آنان بر غیبت، دلالت میکنند، تنها از سختیهایی [که براي]
شیعیان [پیش میآید] خبر میدهند، نه اینکه خداوند متعال امام ع) را غایب کرده تا اینکه مردم را امتحان کند. چگونه خداوند
چنین چیزي را اراده کند، در حالی که لازمه آن، ظلم و معصیتی است که از جانب ستمکاران بر مؤمنان میرود و خداي متعال این
را نمیخواهد، بلکه سبب غیبت همان ترسی است که گفتهایم. 7 برخی از اهل تحقیق، این اشکال شیخ طوسی را رد کرده و در
پاسخ آن نوشتهاند: خداوند هرگز به ظلمی که ظالمان در حق مؤمنان روا میدارند، راضی نیست و آن را نه تکویناً و نه تشریعاً اراده
نکرده است. تکویناً اراده نکرده چون ظلم ظالمان به اختیار و حریت خود ایشان صورت میگیرد و خداوند در فعل اختیاري هیچ
انسانی، خواست تکوینی خود را تحمیل نمیکند؛ زیرا اگر چنین کند، جبر لازم میآید و خداوند، عادلتر از آن است که کسی را
مجبور به کاري کند و سپس به خاطر انجام آن، مذمت و عقوبتش فرماید. از طرفی، خواست تشریعی خداوند نیز درست خلاف
ظلم آنهاست؛ چون ارادة تشریعی عبارت است از امر و نهی الهی و خداوند ظالمان را از ارتکاب ظلم نهی فرموده است. پس
خداوند هیچ ارادهاي (نه تکوینی و نه تشریعی) در مورد ظلم و ستم ظالمان بر مؤمنان ندارد. اما از آنجا که خداوند، انسانهاي
ظلم کنند و اگر خداي متعال مانع ظلم ظالمان نشود، « بتوانند » مختار را آزمایش میکند، لازمۀ اختیار داشتن آنها این است که
صفحه 27 از 60
مخالف عدل و حکمت خویش عمل نکرده است. پس جلوگیري نکردن از وقوع ظلم به خاطر امتحان یا هر حکمت دیگر به
معناي ارادة آن از ناحیۀ خداوند نمیباشد. 8 ابراهیم شفیعی سروستانی ماهنامه موعود شماره 88 پینوشتها: 1. کمال الدین و تمام
، 3. کمال الدین و تمام النعمۀ، ج 1 . 2. کتاب الغیبۀ (نعمانی)، ص 141 ، باب 10 ، ح 1 . النعمه، ج 1، باب 34 ، صص 359 و 360 ، ح 1
4. الکافی، ج 1، ص 370 و 371 ، ح 6؛ کتاب الغیبۀ (نعمانی)، صص 208 و . باب 30 ، ص 317 ، ح 3؛ بحارالأنوار، ج 51 ، ص 133
7. کتاب الغیبۀ (شیخ . 6. کتاب الغیبۀ (نعمانی)، باب 10 ، ص 174 . 209 ، ح 16 (با اندکی تفاوت). 5. سوره آل عمران ( 3)، آیه 179
. 8. سید محمد بنیهاشمی، راز پنهانی و رمز پیدایی، چاپ اول: تهران، نیک معارف، 1384 ، صص 236 و 237 . طوسی)، ص 335
آخرین دولت